Salam Amadim Nabdid - سلام آمدیم نبودید
خانهای قدیمی که در آستانه تخریب است، به خانوادهای با گرایشهای سیاسی مختلف تعلق دارد. محمد و خواهرزادهاش دیبا تنها اعضای باقیمانده خانواده هستند؛ محمد با آرامش و دیبا با غم به خانه مینگرند. محمد در خانه تنها میماند و گذشته در زمان حال حل میشود…
خانهای قدیمی که در آستانه تخریب است، به خانوادهای با گرایشهای سیاسی مختلف تعلق دارد. محمد و خواهرزادهاش دیبا تنها اعضای باقیمانده خانواده هستند؛ محمد با آرامش و دیبا با غم به خانه مینگرند. محمد در خانه تنها میماند و گذشته در زمان حال حل میشود…
Category
😹
FunTranscript
00:00PYM JBZ
00:22هیپ چیز تغییر نکرده
00:25شهر همان شهر است
00:27کوچه همان کوچه
00:28خانه همان خانه
00:30فقط من کمی مونم
00:32مهمد
00:34دایی
00:35سلام
00:36سلام دیبا چه؟
00:37دیبا چه؟
00:38دیبا چه که دیگه به مهد نهستی رسیدیم
00:40دکتورت نگفت نه یای؟
00:41امادم هم تو رو ببرم همماشین رو
00:45آقا حسدی گفت خرده اینجا رو خراب کنم
00:47آره
00:49بریم تو ماشین حرف میزنی فقط زودتر
00:51من حسن میکنم
00:54واقعا درکت نمی کنم
00:58چرا هم وقت تو عذیت میکنی؟
01:02در پارکین سخت باز میشه اگه نشد صدام
01:05تو موشب نبودی
01:07سوالهای من بعد ده سال تمام نشده
01:09تمام نمیشه
01:10میشه همه چی تمام نمیشه
01:12یه بارم نپرسیدی چی شده
01:14لازم نبود
01:15میدونم چه اتفاقه افتاده
01:16لازم نبود میدونم چه اتفاقه افتاده
01:18لازم نه هیچ وقتی چی لازمی
01:20یه تعمدی در نشنیدن داری؟
01:37نمیدونم تو عذیت شدی
01:38ولی حتی اقل حق انتخاب داشتی من چی؟
01:41یا خودت باید انتخاب کن یا زندگی برات انتخاب میکن
01:45سیزده سال هم بود دیگه درست داره؟
01:51امیدوارم تو روان هم امید
01:53حالاتی یه دستی به سروریش کشیدم
01:57نمی آی؟
01:58نه
02:00هیچی هم نمیخوای بگی؟
02:02هیچی
02:05همین هیچی
02:11نمی آی؟
02:16نمی آی؟
02:20هیچی؟
02:24همین هم امید آی؟
02:25همین جد؟
02:28همین هم نمی آی؟
02:30همین که شدید
02:32همین؟
02:34همین نمی آی؟
02:37همین که خمی شدید
02:39بخمانه
03:01از مدرسه آمده
03:02تو رو ببینه ممکنه زبانش به ان بیاد
03:09ماما باید
03:25ماما موندن تو شیراز خیلی طول کشید
03:29مجبور شدم اش بگم
03:36میتونی پسرم؟
03:39بعضی وقتا آدم ها مجبورم به خاطر اعتقادشون از یه چیزایی بکسرم
03:48بیا ببینید چی برای تو وردم
03:59جابت میاد؟
04:00دسته داد نکنه خیلی قشنگیه
04:02نکنه خیلی قشنگیه
04:08من دیگه باید برم
04:12این دفعه زود برمیگردم
04:13کاشکنشو که من امراه بیام
04:18همینجا بمونید
04:19کسی نباید بدونه تو اینجایی
04:27سلام همینده
04:28سلام مصطفا
04:29مزامت که نشدم
04:30نه نه نه داشتم زویا رو میخواب بوندم یکم طول کشید
04:32من همه چیو فهمیدم
04:34چیو؟
04:35یعنی با هزار مصیبت فهمیدم ما
04:36اله خیلی مهمه
04:37فهمیدم فردا تو دادیه قرارو کجا جمشن
04:40عملیتشون خیلی مهمه
04:41بدیم پیروزو مرد کنی برمازه دامونم ایش دورم
04:44تا دیگه زیادی محتاطی ها مصطفا
04:46خب گوش کن
04:47به گروه هفت آماده باشتادم
04:48سهر قرار راه بیافتم
04:50ولی هنوز از وزیعتشون اطلاعی ندارم
04:52فردا رأس ساعت چهار جله در پلک سفر به آرستان
04:55یه ماشین میاد ساورت میکنه و میاردت چاپونه کوشو باشه
04:58باشه فهمیدم
04:59پس میمینم ات
05:00نه نه نه خبر میدم
05:16جایی نمیریم
05:17میکنیم
05:19بایدن
05:20تون اگر قسم هم بخوری؟ نمیزارم این در بری بیرون
05:32نگرم این چیزی نه باش
05:36اتفاق نمیافت
05:47بیایی با همه رم یه قدمیم بزنیم
05:52بیرون
05:56بیر
06:00بابا، افاست بخواهره داشت
06:17یادم رفت بحمن رو ببستم
06:25بزرم، این کاغذه بگی دسته خونه خال مریم رو که بلری
06:29میری اونجا قبل از برگشن بابا خونه باش باشم
06:47موسیقی
07:11موسیقی
07:13موسیقی
07:15بابا، موسیقی
07:17موسیقی
07:19موسیقی
07:25موسیقی
07:27موسیقی
07:29موسیقی
07:31موسیقی
07:33موسیقی
07:35موسیقی
07:37موسیقی
07:39موسیقی
07:41پیدر جو من یه بار براتون میخونم ببینید همه را نوشتم یا نه
07:45چمیدون قهوه یه اکس آقا جون جبه جواهرات هر ستاش
07:50اون ششتاقاب توی کمود پذیرایی قرآن و سعدی و همه لباس های توی کمودتون
07:56آرسی اون شمارایی هم که گفته بودید باید بهشون زمگذنید اونر هم براتون نوشتم
08:03خولان رزا جم از بابات خبر گرفتی؟
08:06چش مادر جون میگیرم خیالت راید نگرم نماشت
08:09مامانجو مریم اینجا نمیشه که فشار نده
08:12بریم اونجا برات بزرگترشو میگیرم باشت
08:15مریم بابا
08:17سوهی خانوم سخفه توی حال داره چکه میکنه میکنه میکنی درستش کنه من؟
08:21نه دیگه آقا قاسم نمیخوا
08:24ببین بی زحمت صندوق مح سلطان خانمو بیار تو سالانه
08:27دستت دردن
08:30بیرون باز تبزی من اونجاست نبنم
08:32نه بود تو دیگه
08:33زویا هنوز بنا نگشته؟
08:34نه هنوز برمنجان
08:36بیرون درگیری و شلوقی همجدیه زدخورد بالا گرفته
08:42بفرست پیش بسر
08:45نه سلطان خانم نگران نباشین
08:48زویا که احل این چیزها نیست
08:50آای سورایی جان عرفا میزن این
08:52خانون جان
08:55به ولش خواست
08:56این خاندان
08:58این چیزها
08:59تو رگ و ریششه
09:02بچه مصطفى است دیگه
09:06با برو اون دفته شده همه
09:07بود آزیزم
09:14آم سرهنگ رسید
09:16سه سرهنگ
09:17سلام
09:18سلام
09:19سرهنگ
09:20محساتن خانم خوب هستن؟
09:21خوش آمدی سرهنگ
09:23چه خبر؟
09:24همه این پاسپورت ها و اصناب دارهی داخل این پاکت هست
09:28همهش انجام شد
09:34جب سرهنگ
09:39جب
09:44سرهنگ همجدیه چه خبر شده؟
09:46تغییر تاوان داره که سرهنگ
09:49سفرتون به سلامت
09:50من شب برمیگردم
09:52ترتیب رفتانتون به فرودگارم دادم
09:54خدا شمال برا خانواده ای ما حفظ کن
09:56دست درنه کن سرهنگ
09:58خدا نگه دار
09:59خدا نگه دار
10:00خدا خوز هست
10:01خدا نگه دار
10:02خدا نگه دار
10:04بله
10:08همجدیه؟
10:10چی شده؟
10:11زایا
10:14سرایا جان
10:15بگو ماشینو حاضر کنه
10:17خدا را به
10:43بهمن
10:54همه چی مثل همون موقع است
10:58بهمن
11:02کلیت با تو
11:05ماسونه
11:08گوشه را ببینی
11:10من همیشه اونجا قایمی شدم
11:12ببین زیر اون درخته می رفتن
11:15تمام وسیله هم هم قایم می کردن
11:17این همون جایه که بهت گفتم
11:19این تابه این همونیه که
11:21بابا بهمم برام درست کرده
11:22افتاده
11:24اون اتاقه ها را می بینی
11:26خونه آقا قسمون جا بود
11:28بای چقدر سپربلای من می شود
11:31پشنگ دارم می بینم
11:33ماما
11:34چی شد
11:35قیدا کردیم
11:36بای ماما شمس داری
11:38بایستم دل تو دلم نیست
11:39بخم برادار من
11:42دلمون باز چه
11:44ما را خودمون را به امون دادن دیگه
11:46بیانی چیه بابا
11:48یه وقتی هست بایست سکوت کنی
11:50یه وقتها هم باید مبارزه کنی
11:52فرقی این دوتا خیلیه
11:54به متوجه شدنش سالها تو می کشن
11:56بت覆رت کنی
11:58انگoi
12:04بابو خوازه بده
12:10واقعی بخش
12:11چقدر خواب نشست اینجا
12:15بحمه
12:16بحمه
12:17بحمه
12:18بحمه
12:19ببین صندوقانفحال اونجا است
12:20مریان بابا
12:20این سنده ما خانوم اونجاست
12:22چونست؟
12:23مریم جان با با
12:25تو برو با هم
12:26مامان جان برو تو با هم
12:28من میرم داخل پس بیایم
12:30مراقا با این پله ها باش مباشه
12:32خب مخواب وایسا با هم بریم
12:35نگران نباش بقید چیزی بود براو هم بیریم
12:38میرم براید
12:50میرم براید
13:20میرم براید
13:46میدونم بابا ادای خوشحال بودن داره در میاره
13:49من هم نگرانشم
13:51خوشم یه چند باری بهش رکب زدیم
13:53میرم براید
13:55امشب خوشحال میشه
13:57از زهر تو آشبازخونه است
13:59دیدیش داره شام محبوب پسر تتقاریش رو درست میکنه
14:03سرایی تو زندگی با من خیلی عزید شدم
14:07بابا از امشب دیگه کسی جایی نمیره
14:10امیدوارم بابا
14:12بفرمایید
14:14ببینید مامان خانم چه کرده
14:16دست شما در در فرمیرم
14:18ندرده
14:20در یکی هم داره حالش
14:22من اگه بیتونم از این را درست کنم
14:26بابا تیک از این خوشمز اید هتونم
14:31است شما در نکنم
14:33بنامسی
14:35بدم همه اچه
14:37با با جان حال ورودی سخفش آف میدا
14:39بابا جان حال ورودی سخفش آب میده
14:43اینجا هم دیر غریمی شده
14:46اینجا هم به چی معلمه
14:49باشیم
14:50کجاستین بیا ببینم
14:53دیبا چه یه فرهیخته زیبای من
14:55دی محمدیت کجا میشینه
14:57حتما میشینه پیش تو
14:58من اونجا میشینم
14:59بشین با با
15:01شما دستو شما درم
15:04الان دیگه باید برسه
15:07دستو شما درم کن
15:09ماما خانم چه کردین
15:13از این کار فقط برای پسورتون
15:15اینجا میدینه
15:16ما که نیدیم تو این سالا
15:18باید باشینیم
15:21ببینم الان محمدد یاد
15:23میرسم
15:24بشین
15:36بخوانت شده بابا
15:43ساعت انده با با
15:44الان میرسه بابا
15:54مامان خوابم میاد
15:57ببخونت برم من
15:58تو برو به خواب دای محمد آمد من بیدارت میکنم
16:00برو مامان جا
16:01برو برو برو بخت
16:02شب بخونت بمشه
16:03برو بخونت بخونت
16:04پتوت هم بود خودت برمز
16:06از این موامل بید. من بخواهیم پیشمون بشینم.
16:20بسید. بسید. بسید. بسید بسید.
16:23بسید. بسید.
16:30سلام.
16:31سلام.
16:32برای پاری از توزیاد همه رو تشریف دادید.
16:36درسید کجا؟
16:37یه ما ما.
16:38مشخص میشه. تشریفیه.
16:42بسید.
16:43آقا ها کیبیتوان چون میشه؟
16:46سر امونیشان.
16:47بسید.
16:49آقا دست همو کنی.
16:52دن بکشید.
16:53آقا!
17:06PYM JBZ
17:36PYM JBZ
18:06PYM JBZ
18:36PYM JBZ