Category
🎥
Short filmTranscript
00:00THE END
00:30THE END
01:00THE END
01:29THE END
01:59THE END
02:29THE END
02:59THE END
03:29THE END
03:59THE END
04:29THE END
04:31THE END
04:35THE END
04:37THE END
04:39THE END
04:41THE END
04:45THE END
04:47THE END
04:51THE END
04:53THE END
04:55THE END
04:59THE END
05:01THE END
05:05THE END
05:07THE END
05:09THE END
05:11THE END
05:13THE END
05:15THE END
05:17THE END
05:19THE END
05:21THE END
05:23THE END
05:25THE END
05:27THE END
05:29THE END
05:31THE END
05:33THE END
05:35THE END
05:37THE END
05:39THE END
05:41THE END
05:43THE END
05:45THE END
05:47THE END
05:49THE END
05:51THE END
05:53THE END
05:55THE END
05:57THE END
05:59THE END
06:01THE END
06:03THE END
06:05THE END
06:07THE END
06:09THE END
06:11THE END
06:13THE END
06:15THE END
06:17THE END
06:19Do you have any questions?
06:49. . .
07:19I thought it was a good idea that we had to get into the water.
07:23We had to give up the water.
07:25We only gave up one water.
07:27One water.
07:28It was about a little bit.
07:30It was a bad idea.
07:31It was a bad idea.
07:33It was a bad idea.
07:34We had to give up the water.
07:37That's the man with a gun.
07:40That's the target.
07:41We can't do that.
07:43With a lot of water, we can't do that.
07:45The man with a gun and a gun and a gun.
07:49I don't know how to do it.
08:19. . .
08:49. . .
09:19. . . .
09:49. . . .
10:19. . . .
10:49I'm a doctor.
10:53I'll tell you what I'm doing.
10:55What do you mean?
10:58You said that I'm a friend of mine.
11:01I'm a doctor.
11:02I'll tell you what I'm doing.
11:05Is your house where you're going?
11:07I'm a doctor.
11:09I'm a doctor.
11:11I'm a doctor.
11:13Hotel Pantor.
11:15I'm a doctor.
11:17What's your name?
11:17I'm a doctor.
11:19Okay, let's go.
12:19آره متوجه شدم.
12:21ترسم همیتور. اینو جدی میگم.
12:24ترسم یه ضربه ای روحیه.
12:25تو با اون وضعیتون تو
12:27ایلیگاز بیرون پریشون شدی.
12:30بهترین راه پشت سر گذاشتن
12:31این حادثه بدون الا پوشونی کردن
12:33رواندرمانیه.
12:35حق با توه. میتونه برای هممون خوب باشه.
12:38پس شی. شک نکن.
12:41من بعد از از دست دادن شوهرم
12:43دو سال رواندرمانی رفتم.
12:45آدم وقتی یه عزیزی ها از دست میده
12:50زندگی بیشتر زیر سوال میبره.
12:53معنی زندگی و خود زندگی و
12:55زخف چقدر آسان به وجود میاد
12:58چقدر دیر خوب میشه مگی نه؟
13:01متاسفانه همینطوره.
13:05اصلا باور کردنی نیست.
13:07توی یه وجب جای یه نفر کشته میشه.
13:09هیچ بنده خدایی هم نمیبینه.
13:11حتی ملک هم ندیده.
13:13به نظر شما یکم عجیب نیست.
13:16احتمالا به خاطر گرستنگی.
13:19معلومه بعد از یه مدد قند خونشون افتاده.
13:21اینطوری خوابم امیغ میشه.
13:23تشنگی هم بهش اضافه کن.
13:25جیلان تو اتاق دریاست؟
13:27آره دادستان.
13:28تو برا کهیل دیریم و به برواسه بازجایی منم الان میام.
13:31باشه.
13:38دادستان فکر کنم نوبت ما هست.
13:41واقعا چه نمیشه تا این حد سریقه ای باشه؟
13:43به فرمایید بریم.
13:45البته.
13:46حالا که دادستان سر کیف اومده ناراحتش نکنی.
13:49تو یکم گرد و خای گرفتی بکی.
13:52چطور یکم تکونت بدی؟
13:54این ارتکاب جرمی چیزی؟
13:56اینگار سرفان زد گل شد.
13:59خب دیگه ما اتصال نکنید.
14:00قصدشو داریم.
14:01آقای محترم.
14:02اولیاش نمیشه.
14:03بفرمایم.
14:04منتحسرفانه شما با بمایم.
14:05باش.
14:07نه و ما به تو میسکرم.
14:16چی کار کردی؟
14:18بازجایی ها تمام شد؟
14:19فقط بورک مونده.
14:21اطلاعات جدیدی به دست اومد؟
14:24نه.
14:25نه املکی نه بچه.
14:26ندیدن که اونو با چاقو کشت.
14:28بازجایی دختره اومد؟
14:30هنوز نه.
14:30ولی تا الان تموم شده.
14:32احتمالا تو راهه.
14:33بورک چی؟
14:34در مورد اون چیزی هست؟
14:35نه.
14:36هیچ ردانشونی قبل از دازیده شدن
14:37تو زینه هیچ کدومشون نیست.
14:39معلومه مثل جیلان.
14:40هیچ کدومشون قبلن ندیدنش.
14:41تازه همشون هم مدام میگن آدم خوبیه و به همون کامک کرد.
14:44بگذاریم.
14:45باید بازجایی دختره رو بخونیم.
14:47داد ستان اگر یک کار من تموم شد میتونم برام.
14:50آره آره.
14:50اسمایل بیرونه.
14:52اسمایل کیه؟
14:54رفیق روح جدیزه.
14:55همکار پولیسمون.
14:57بسه حفظه هم میاد.
14:58تصمیمه خیلی درستیه.
14:59براک باشه یا نباشه.
15:00قاتل هرکیه هنوز آزاده.
15:02بابت برک و چایی ممنونم داد ستان دریا.
15:05خواهش میکنم.
15:06نشد جونه.
15:09پارس کجاست؟
15:11والا نمیدونم.
15:13ندیده.
15:22خیلی مووضع به خودت باشه و خوبم استراحت کن.
15:26باشه؟
15:27باشه.
15:27فهم میدن.
15:28بول میدن.
15:32تبریک میگم.
15:56بیت گفتم تازه کار.
15:58گفتم بلدرشین.
15:59حتی تو حال هوایی استادی سر کردم.
16:01بیت کار یاد بدم.
16:02بلی ما شالا.
16:03تو از من استادتر بودی.
16:05البته که بگم به خاطر این که بازیم دادین.
16:07یک همنا را حد نشد هم دروغ میشه.
16:10خیلی متاسفم.
16:11ولی هرچی داداشیلگاز بگی برای من دست دورا.
16:14خرج تأثیر من را داداشیلگاز داد.
16:16اگه اون نبود نمیتونستم وکیل بچم.
16:19مادرم مریضه.
16:20سال هست برای مدابعه اون زحمت می که شوتون مخارجش کمک میکنه.
16:23حتی یه روزم ها رو تنها نذاشت.
16:26نگاه کنا.
16:28اون همه از تا هرصد اینام سانسور کرد.
16:31چون با چیزی به اسم افتخار کردن بیگانه است.
16:33آره.
16:33جایگاهش برای من خیلی بیجه است.
16:35اگه بازم همین کار را ازم بخواد.
16:37یه لحظه هم مطل نمی کنم.
16:38تو از دستم عصبانی؟
16:41نه عصبانی نشدم.
16:44خوبه پس خوشهار شدم.
16:46تو وکیل خوبی میشی.
16:50بگذاری.
16:51خب پس به خاطر همه چی ممنونم.
16:54خدافیست مواظب خودت باش.
17:01الان میخوای چی کار کنی؟
17:03نمیدونم.
17:05یه چند تا کار دارم.
17:06بعدش احتمالا میرم خونه.
17:07چطور مگه؟
17:09خوبه.
17:10به چی گفته بودم.
17:11گفته بودم وفاداری تو تست میکنم.
17:13آره یادم.
17:15تو امسان وفاداری قبول شدی.
17:17وفاداریت به الگاس.
17:18منیش وفاداریت به منم هست.
17:21فردا ساعت نو تو دفتر باش بلدرشین.
17:23دیر نکن که مایستر تو میکنم.
17:37میریم خونه؟
17:38نه میریم بیمارستان.
17:40به یه آشنا باید سهر بزنم.
17:41البته یایی.
17:42ممنون.
17:43خیلیش میکرم.
18:07بیمارستان.
18:37بیمارستان.
19:07همچنین کسی رو پیدا نکردی.
19:10یه رضای.
19:11اونجا به ما گفتن.
19:13در مورد شسخی کشته شده بازجوی میشیم.
19:16این کار شما بازم تحمل زدن به موکر من ما.
19:18چرا اینجاییم به چهانوانی؟
19:20موکرم گربانه یا مزنون؟
19:22باسه بازجوی محدودیت سوال گذاشتن رو ما نمیدونیم.
19:26مگه میشه جناب داستتان؟
19:28هرچی بخواییم میتونیم بپرسیم.
19:30حتی جناب داستتان.
19:32تو باجوی اداری پولیسم یه نباغسی هست.
19:35میگم چطور اونا رو مرور کنیم؟
19:38باشه مرور میکنیم.
19:40از روزای دانشجویت شروع کنیم.
19:42از سالای جوانیت.
19:42علوم اجتماعی خوندی درسته؟
19:45این نظرسنجی قبلن دیدی؟
19:47من یه نگاهی بشو اندازم.
19:51نگاه کنین ولی توصیه میکنم سوالها رو منحرف نکنیم.
19:56این نظرسنجی چه ربتی به مادر آخه؟
20:02موکلتون جواب سوالم رو بده.
20:11تو نظرسنجیه یه زیادی شرکت کردم.
20:14یادم نمید.
20:15مگه میشه آدم نظرسنجیی که درست کرده و سواله ای که پرسیده رو فراموش کنه؟
20:19از کجا میگین نظرسنجی رو درست کرده ها؟
20:22مذاکی در اختیار دارین یا شاهد دارین؟
20:24داریم ازش میپرسیم.
20:25آخه دیدم اتحام میزنی داتتا.
20:28نمیتونه به خاطر اقتضای شغلی باشه؟
20:31من برای پیدا کردن حقایق اینجا نشستم.
20:34لازم باشه بررسی میکنم.
20:35شک میکنم و اتحام میزنم.
20:37این نظرسنجی کار توه؟
20:38نه؟
20:49بلی سآلهای خیلی خوبی هست.
20:55اگه مجبور بشین کسی رو میکشین درسته؟
20:59برای نجات عزیزترین کسیتون کسی رو میکشتین؟
21:03سآلهای امیغیه.
21:06که این تو؟
21:07شما چی جواب میداد این جنب داد ستان؟
21:11شما کسی رو میکشتین؟
21:17نه.
21:19خودمون تو شرحیطی قرار نمیدادم تا مجبور منجام کاری بشم.
21:29برای جو، بهتره پرت و پره گفتنه بذاری کنم.
21:33به نظرم که میکشتین.
21:37کنفرنس خیلی خوبی بود.
22:00همه چی عالی بود.
22:04کنار شما بودن واقعاً به زد بخشه.
22:08بله معلومه که این طریقه.
22:10با اجزتون.
22:20خوش اومدی عزیزم.
22:21خیلی ممنون.
22:22درست به موقع اومدی بخشه که ازرکنندش اران تموم شد.
22:26که این طور.
22:28اهه.
22:29چی کار کنیم؟
22:30یه چیزی بخوریم نظرت چیه؟
22:32خیلی خوبه.
22:33من هم موافقم.
22:34شاید با دوستت هم آشنا بشم.
22:36البته.
22:38ولی قبلش میخوام تو رو با استاد بزرگ منهیر لیزاش نکنم.
22:42ایشون واقعاً یه استور هست.
22:46استاد؟
22:50استاد بازم فقراده بودیم.
22:51بی نظیر بودیم.
22:52همه یه حرفاتون رو یادش برداری کردم.
22:54برای ما خیلی با عرضشین.
22:56چقدر...
22:57چقدر خوب که هستیم.
22:59خیلی ممنونم.
23:00با اجزتون معرفی میکنم.
23:02آیلین خانم.
23:03ایشون هم استاد عزیزم.
23:05مشحال شدم.
23:07منم.
23:08روز بخیر.
23:09روز بخیر.
23:13من دیگه خیلی گروستم شده.
23:15حالا باید چیکار کنیم؟
23:16چطوره به جگه این قاتله که میده برکایی تو رو که اصلا نتونستم از یاد ببرم و بخوریم.
23:21نظرت چیه؟
23:22باشه حتما.
23:23خیلی خوب پس بریم.
23:28روز بخیر.
23:29روز بخیر.
23:31روز بخیر.
23:32روز بخیر.
23:33چاقو رو دستت نگرفتی و وقتی روز همین بوده و بر نداشتی و دختره مانعه چود.
23:37چه توضیحی در مورد اثر انگشتت روی چاقو داری؟
23:40احتمال نداره موقع نجات همسر عزیزتون از مرگ اتفاق افتاده باشه جناب داستان.
23:44جناب داستان؟
23:45به جان که اتحامات بی اساس رو به موکرم بزنید.
23:48بهتنیست وقتتون رو برای پیدا کردن قاتلوی اصلی اختصاص بدید؟
23:53مگه خون حالتو بد نمیکرد؟
23:55خوب؟
23:56نه.
23:57کی گفته؟
23:58یعنی خون حالتو بد نمیکنه؟
24:00نه.
24:01هرکی گفته از خودش در خورده.
24:03وقتی اومدیم تو زیر زمین دختر چاقو خورده بود.
24:06پس برای چی قش کردی؟
24:09نمیتونه به خاطر ترس هم بوده باشه جناب سرکا.
24:12به خدا این دروگوه.
24:13دروگوه بزرگیه.
24:14جیلانم تو بازجوی گفت خون حالتو بد میکنه.
24:17ها.
24:18جیلان خانم باز قصه بافته.
24:20جنبه عدبش قویه میدونیم.
24:22تجربه کردیم.
24:23نظرتون رو باسه خودتون نگه دارین کسی نپرسید.
24:26ما سوالا اونو بپرسیم.
24:28هرچی باشه بعدا شما صحبتهای هاشیهیتون رو انجام میدین.
24:31موسیقی
24:53اجازه هست میشه بیام تو.
24:55البته.
25:01موسیقی
25:08حالت خوبه؟
25:10خوبم.
25:11تو چی؟
25:13خوبم.
25:15یعنی میشه گفت از لحاظ جسمی خودم رو پیدا کردم ولی
25:19روحن نمیدونم.
25:21تو به سر از همه درکم میکنی.
25:24آره.
25:26چیزه من ازت مذرت میخوام.
25:35باید خیلی بد رفتاری کردم.
25:37فش دادم.
25:38از انسانیت دور شدم.
25:40کدوممون دور نشدیم؟
25:42اتفاق ساده یا از سر نگذرموندیم که.
25:45حتف اون روانی هم این بود که ما رو به جون همدیگه بندازه که تا حدیه موفق شد.
25:50ولی خب میدونی که نباید نراحت باشی اصلا دلگیر نیستم.
25:56کار کی بوده؟ دستگیر شد؟
25:59نه متاسفانه دارم تحقیق میکنم.
26:01یعنی هنوز آزاده؟
26:03آره ولی هر لحظه ممکنه گیر بیفته.
26:06الان کل داد ستانی، اداره پولیس، دنبال اون قاتلن.
26:11مراقب ما هم هستن نگران نباش، الان هم جلوی در پولیس هست.
26:19شاید بعد از خارج شدن از اونجا یه چیزایی به فکرت رسیده باشه.
26:24یعنی هیچی به خاطر نمیاری؟
26:26حتی اگه یه مورد جزی باشه که به درد پولیس بخوره.
26:29نه، تو باز رویی هم گفتم.
26:32کسیو که منو دوز دیده ندیدم.
26:35بایستو، بایستو، بایستو.
26:40بذار کمکت کنم.
26:42بالشو درست کنم، باشه.
26:45خیلی خوب، اینجوری بهتره.
26:51پس من دیگه برم، تو هم زیاد خسته نکنم.
26:54یه سر اومدم اینجا، حال تو بپرسن.
26:58بلا به دور باشه.
27:00ممنونم برای تو هم، راستی.
27:02من اسمم چی دمه.
27:05خوشدار شدم.
27:32پاک فکر کنم کارمون تموم شد.
27:37بریم آقا براجون.
27:38خسته نباشین.
27:42کارتون خیلی سخته.
27:43اتفاقا دوست دارم.
27:45لذت انجام کار سخت یه چیز دیگه هست.
27:47آقا حالوک هم بفرستین با سبازجوی.
27:50ببخشید دادستان، میشه دهیلش رو بدونم با چه اونوانی؟
27:53یکی دوتا سوال دارم، جایگاه شاهد از نظر شما مناسبه؟
27:56از سای جنا به دادستان.
28:15آقای محترم، آقای دادستان میخواد شما رو ببینی.
28:19اون وقت چرا؟
28:21اعتمالا میخواد احوال پرسی کنه.
28:24بابا بزرگ، من میرم ادارگی پولیس، سر کارم.
28:27خبر رو را دست بدم، مدیر با هم چم میاد.
28:29آره عزیزم، مردم همون به خاطر این تحقیقات بینتیجه، از آزادی دریافت خبر محروم میشه؟
28:34باشه، خدا به همراد، منم کارم تموم شد، میاد.
28:38باشه، بفرمید.
28:49کجا؟
29:01بازجویت دادم، تموم شد جنب دادستان دارم میرم.
29:05روی چاقویی که رانده تاکسی باش کشته شده، از سر انگاشتما پیدا نکردن.
29:09خلاصه بازم برای کمک اومدن دیده، همیشه در خدمتم.
29:13فقط میخوام ماجره روشن بشه، مجرم واقعی گیر میفته، من همیشه برای کمک اومدم.
29:18با کمال مهی میان.
29:20خیر باشه، تو چرا اینقدر بخیالی؟
29:23نکنه یه ویژگیه مادرزادی؟
29:25متوجه نشدم.
29:27توازیح میدم، یکی از قربانی های توزیر زمین تازه مرخص شده.
29:30اون یکی تو بیمارستانه، جایلنم روحیش داخونه،
29:33تو ماشاله انگار اومدی گردش علمی مدرسه، دست تو جیب باس خودت میگردی؟
29:37چون من، بعدا افتادم اونجتونه به دادستان کل.
29:42خوششانس بودم، به لطفه شما نجات پیده کردم.
29:46و از این آدم ها خوششانس به دنیا میان جنب دادستان کل.
29:49فکر کنم منم یکی از اونم.
29:52یعنی، به اندازه دوستای دیگه از پا نیفتدم.
29:55از پا میفتدیم، چون مزدون تویی، بچه خوششانس.
30:02از اون، آتش توزی فقط بوراک رو نجات دادم،
30:10پسرم و عروسم، نوهم همشون فوت کردم.
30:14یعنی زمان وقوع آتش توزی بوراک خونه بود، درسته؟
30:17ولی خدا حفظش کرد، خدا رو شک زنده است، تنها خیشاوند و هم خونم که برام باقی مونده.
30:27وارث اسم فامیله.
30:30خب بعد؟
30:32بعد آقای دادستان، نوهم آوردم پیش خودم، یادگار فرزندم.
30:39شخصا تربیتش کردم، مثل یه تیکه جواهره،
30:43تا امروز حتی یه نفرم در موردش حرف بدی نزده.
30:48آقای دادستان، تا آخرش اینطوری پشت به من حرف میزنیم؟
30:54بوراک به دیدن خون حساسه؟
30:58وقتی خون میبینه، حال میره، چندشش میشه،
31:02یا حالش به من میخوره، اینو داره میپرسه.
31:04یعنی چی؟ نوهی من همچین آدم نازگ ناریجی نیست؟
31:08باشه.
31:10خیلی خوب اقا حالوک، میتونین برین.
31:12خیلی ممنون که وقت گذاشتین.
31:14آه، اقا حالوک جانم، قرمه یه چایی چیزی میدادن که لمن خوش نشه.
31:19حالا بریم دیگه، یه چایی خودم امونت میکنم، بفرمایم.
31:25میبخشین، ادامه بدین.
31:26کارمون تموم شد دادستان کل، بفرماییم.
31:29جانم دادستان کل، منم تشتم میمادم دفتر شما رو ببینم.
31:33چرا؟
31:35یه سری اقنامات غیرقانونی رو بتونه تلا بده.
31:37مثلا چی وکیل؟
31:38حرفون نپیچون، مستقیم بگو ببینم چی میگه.
31:41راستش بدون دلیل جلو در خونه موکر من مهمور گذاشته.
31:45بدونه چه تامی، بدونه ایش مدرک کلیهش.
31:48واقعا؟
31:50فکر خوبی کرده این دادستان، واقعا آفرین.
31:53شک داشته که مهمور گذاشته، میتونه به خاطر حفاظت هم باشه.
31:56در خونه جیلان هم محافظه است.
31:58دیگه چی؟
32:00شکایت دیگه هم دارین؟
32:02بله.
32:03بفرمایین.
32:04به دیدن آقا بوراک هم رفته،
32:06تو خونه هش موقعش یا به صورت کتوی هم باید دارد.
32:08من الکی با کاغذبازی مشغول نکن، وکیل.
32:11از این چیزا کاسب نمیشی، برو جونم.
32:13ما از کسی فرار نمی کنیم دادستان.
32:17چیز مخفیی هم نداریم.
32:19بذار ببینن تا مطمئن شن.
32:21آقای دادستان هم هر کاری که لازمه بکنه.
32:24کاملا مطمئن بشه که بیفته دنبال مجرم واقعی.
32:28با اجازتون.
32:29به سلامت.
32:30حسنه باشین.
32:32شما هم.
32:37داداشت به جون خودم این یکتا منو دیوونه میکنه، دیوونه میکنه.
32:40حالا این یکتای بدبخت رو ول کنه.
32:45ملگاز بری چی رفتی خونه شون؟
32:49اولا من به عنوان دادستان اونجا نرفتم.
32:52به عنوان شوهر جیلان رفتم.
32:54به خاطر زنم.
32:55یه حشدار کچک بهش دادم.
32:56قیل خواب میفهمم ولی اگه قرار باشه جلوی اشتباهات هم دیگر رو بگیریم
33:01که در این مورد به شخصی از سمیم قلب به هر دوتون مدیونم.
33:07وظیفه منم تذکر دادن به شماست.
33:09دیگه تکرار نشه ایلگاز.
33:11وگرنه این یکتا برامون درد سر درست بکنه.
33:15بیا تو.
33:18جنب دادستان.
33:19بگو امی.
33:20تمامین تماسه تلفانی و اطلاعات لپتاب آقا بورکو بررسی کرتیم.
33:24ترکنشه حسابه بانکیشو بررسی و گزارش دیگه کریم.
33:27همه رو برسون آوردم.
33:28خیلی ممنون امید جان.
33:30آن ازش خوستم بیاره اینجا دادستان.
33:32امید جان تو برو.
33:34رفت قرر نزنه.
33:35ستایی نگاه کنیم.
33:37بیا وقتمون کمه.
33:48ببین منم.
33:49برامون درد سر نشه.
33:51شاید نباید بازجویه به خانوم وکیل میدادی.
33:53زنه دادستان خریبه کنیست.
33:55نمیدادیم چی کار میکردیم.
33:57ول کن راحت باش.
33:59نمیدونم چطوری دوزدیده شدم و به همراه بقیه توی اتاق میدار شدم.
34:05تایی کردیم بفهمیم قضیه چی و از همدیگه اطلاعات میگرفتیم.
34:09هیچ کس نمیدونست چطوری به اونجا آورده شده.
34:11گروسنگی و تشنگی که بیشتر شد اصابمون به همریخ تا غتموز سر اومد.
34:14یه دفعه یه بسری آب به اتاق انداخته شد و هممو شروع کردیم به خوردن آب.
34:22یه ذر آب توی بسری منده بود.
34:24اونو میخوردم که همون لحظه مرد کشل و چاقی که توی اتاق بود به هم حمله کرد.
34:29سرکت بسریو به زور از دستم بگیره.
34:31وقتی بسریو بهش ندادم چند بار منو زد.
34:33اون شکم گنده همش به همون حمله و توحین میکرد.
34:37معلوم بود یه آدم اهل خشونته.
34:39سرکت خودکشی کنه بهش کمک کردیم.
34:43با این وجود همچنان به رفتاره بعدش با ما ادامه داد.
34:46چپچپ نگاه میکرد.
34:47تک میکنم اون مرد کشته شده رو این آدم کشته.
34:50همیشه یه جوری نگامون میکرد.
34:52انگار میخواست ما رو بکشه.
34:53وحشتناک بود.
34:54ای بابا.
34:55نه تماس مشکوکی داشته نه.
34:58پیامکه مشکوک.
34:59هیچی نیست دوستان.
35:01چجور مغزی داره؟
35:02یعنی حساب همه چیو کرده؟
35:04تو حسابایی با این کشم مورد مشکوکی نیست.
35:09به جاهای خیری هم کمک مالی زیادی کرده.
35:12این استادی که پیشش رفتیم استاد روانچنسی.
35:30خب؟
35:31یه ایمیل گروهی فرستاده برای براکم اومده.
35:34چی نوشته؟
35:36در مورد نظرسنجی که پرسیدیم جلی بودنش رو اعلام کرده.
35:39پرسیده کسی اطلاعی داره یا نه؟
35:41دانشگده های روانچنسی و جماعی شنسی با هم در ارتباط هم.
35:44طبیعیه، اونم ایمیل ها گرفته.
35:46دانشوی همون دانشگده است.
35:48ولی ممکنه یکی جواب داده باشه.
35:50کسی که اطلاع داره؟
35:52ممکنه؟
35:54زنگ بزنم بپرستم.
35:55شماره شو محض احتیاط ذخیری کرده بودم.
36:00اشخاصی که به میماری دروغوی مبتلا هستن،
36:03یعنی میتومان ها بدون اینکه سود یا منفعتی داشته باشن،
36:08به طور مداوم دارن دروغ میگن.
36:11با دروغاشون هم خودشون رو قهرمان و قربانی جلوه میدن.
36:18البته قسمت ترسناکش هم اینه که دروغاشون رو به طور کامل باور میکنن.
36:23جواب نمیدید.
36:26بریم رو در رو حرف بزنید.
36:28باشه دستان.
36:29اگه چیزی فهمیدین منو بیخبر نذارین.
36:30باشه دستان کل.
36:37چیزی جا گذشتی؟
36:38الان بازجویی که به پولیس دادیو خوندم.
36:40یلی چی؟
36:42اون مردی که گفتی منو زد،
36:44همونی که گفتی خودکشی کرد،
36:46منم سعی کردم کمکش کنم ولی به من حمله کرد،
36:49اون مرد وداته،
36:51وداته،
36:52مترحله و پدر دو بچه هست،
36:54مبتلا به حمله عصبیه،
36:55منم اونجا بودم ولی هیچ کدوم از کارایی که گفتی و انجام نداد.
36:59یارو حصای خودش میترسی تو بازجویی یه جوری گفتی که انگار طرف یه قاتله.
37:06کسی که مرده برهانه.
37:11تو با چاقوزدیش؟
37:13ها؟
37:14تو کشتیش، بگو، کار تو بوده.
37:17نخواسته شده،
37:18غصم میخورم نخواسته شد.
37:30تعریف کن چطوری شد؟
37:32شب،
37:36اون درباز شد.
37:39یه چاقو انداخته شد داخل.
37:43من، من خوالو بودم ولی دیدم اون یارو برهان چاقو رو بعدش قایم کرد.
37:52خیلی ترسیدم.
37:54یه جوری به همم رو نگاه میکرد که انگار میخواست بکشه.
37:59نه فهمید که تو دیدیش؟
38:02نه، خودم رو زدم به خواب.
38:05یکی یکی به همم رو نگاه کرد.
38:08حتی خندید.
38:10غصم میخورم غصده آسیب زدم بهش نداشتم.
38:13غصم میخورم.
38:14غصم میخورم.
38:17چاقو رو تو کمرش دیره پیرنش قایم کرد.
38:22بعد من منتظر موندم.
38:24منتظر موندم تا بخوابه.
38:29بعد وقتی میخواستم چاقو رو بردارم.
38:31یه او دستمو گرف.
38:35محکم مچمو گرف.
38:38گلومو فشار داد.
38:40گلومو محکم فشار داد.
38:42بعد نمیتونم چجوری شد.
38:45یه لحظه جیلان.
38:46یه لحظه داشت میفتاد روم.
38:49نمیتونستم نفس بگشم.
38:52تقلا کردم.
38:53خودمو از دستش نجات بدم.
38:56ولی نتونستم.
38:58نتونستم زورم نرسید.
39:01بعد نمیتونم چجوری شد.
39:04یه لحظه دیدم چاقو به شکمش برودم.
39:07نمیتونم چجوری شد.
39:09نمیتونم.
39:10نه.
39:12بعد دستش بیه صفتا.
39:14بعد بدنش بیه حرکت شد.
39:20جیلان.
39:21جیلان تا رو خدا ترکم کن.
39:24تا رو خدا اگر نمی کشتمش.
39:26منو میکش.
39:28یا اون پسر بجه رو.
39:30اون پسر بجه رو میکش.
39:32به خاطر اون زدمش جیلان.
39:34نه.
39:35باید این رو بگی نمیشی.
39:38نمیتونه زندگی یه بیگناه ها تباه کنی.
39:41نمیتونم.
39:42نمیتونم برام زندان.
39:43یه نفر رو کشتی چیتم.
39:45جیلان نمیتونم.
39:48میگی دفاع مشروع بوده.
39:50چه میدونم میگی غیر عمدی بوده.
39:53یه حفظ کتا میگیره.
39:54شاید اصلا زندانی نشی.
39:56جیلان.
39:57من نمیتونم برام زندان.
40:04من بار دارم.
40:17وحفظ.
40:18برای.
40:19خوش اومد.
40:20شما به خبریه ترکنم بسرد.
40:21باید ترکنم.
40:22کمونده بود خودم بترکنم.
40:23هستا بید هم ویده اگر.
40:24یک کارایی کردم بگید.
40:25خوب بگیگه نه؟
40:26آره خوبم.
40:27برای طرف مقابله من میدیدی.
40:29بلن تو او جی.
40:30از این وجه لذت میبرید.
40:31شما چی کار میکنی؟
40:32نوزه چطوره؟
40:33همه چی مراتب ای؟
40:34Oh
41:04I'll be right back.
42:04. . .
42:34Oh
43:04Let's go to the house.
43:34Let's go to the house.
44:04Let's go to the house.
44:34Let's go to the house.
45:04Let's go to the house.