Skip to playerSkip to main contentSkip to footer
  • 2 days ago

Category

📺
TV
Transcript
00:04:09روز نبود
00:04:13نبود
00:04:15مهمان
00:04:17مهمان
00:04:19مهمان
00:04:21مهمان
00:04:23مهمان
00:04:25مهمان
00:04:29مهمان
00:04:33مهمان
00:05:05مهمان
00:05:07مهمان
00:05:13مهمان
00:05:19انجمن های تحقیقاتی تجارب نزدیک به مرگ دنیا
00:05:24معمولا نمی توانند
00:05:26بسیاری از تجربه گران تجارب سخت
00:05:29و عذاب آور را
00:05:31راضی به بیان یا انتشار علنی روایت تجربه ایشان کنند
00:05:36در نتیجه همین روند طبعی است که
00:05:38آمار گزارش های تجارب منفی در سطح جهان
00:05:42بسیار کم تر از آمار تجارب خوشایند
00:05:46دلواز و شیرین است
00:05:48سنگینی و فشار یاداوری عذاب ها
00:05:51از یک سو و آمادگی نداشتن
00:05:54برای رویاروی با بازخوردهای اجتماعی
00:05:57ناشی از بیان تجربه منفی از سوی دیگر
00:06:00موجب پرد پوشی تجربه گران تجارب منفی
00:06:04و در نتیجه پایین بودن آمار این گونه گزارش ها
00:06:07در مراکز تحقیقاتی دنیا است
00:06:10سوابق و رویدادهای سالیانه گذشته استودیوی برنامه
00:06:14به من می گفت که اینک و در همین لحظه
00:06:18سر رشتهی کلام را به جای دیگر بکشانم
00:06:21تا احوالات مهمان برنامه قدری بهتر شود
00:06:24و روند گفتگو برهم نخورد
00:06:28باید محلت می دادم تا اندکی بگذارد
00:06:31و در فرصت مناسب تری از ایشان بخواهم
00:06:34دوباره ادامه زعجها و سختیهای تجربه را یاداوری
00:06:38و امتداد تلخیها و سختیها را بازگو کنند
00:06:48این کی نوشته بالا پدر و مادر؟
00:07:00این همیش را سم نوشته
00:07:01محمد
00:07:02محمد چی قشنگ نوشته؟
00:07:03اینو کی نوشته بعد از این که؟
00:07:10نه خونه ها را داشت درست میکرد
00:07:12باید همین الان فضای گفتگو را به طریقی تغییر
00:07:32و سخن را به سوی دیگر سوق می دادم
00:07:36شما بعد از این تجربه مدت ها بعد تجربه دوبو می داشین؟
00:07:42بله
00:07:42آقای موسوی
00:07:43بله
00:07:44بفرمایید که ای و به چه شکل اتفاق افتاد؟
00:07:48ما تهران زندگی میکردیم
00:07:51بعد خوهرم خوهر وسطیم
00:07:58سه تا خوهر دارم خوهر وسطی
00:08:00زنگ زد مادرم بیمار بود
00:08:02با خوهر کوچیکم از شهرزا اومده بودن اسفان
00:08:06اسفان دستور دکتر داده بود که عمل بشه
00:08:09عمل جراحی بشه
00:08:10و من خیلی مادرم رو دوست داشتم دارم
00:08:14بعد خیلی هم حساس بودم بشه
00:08:20حساس هستم بشه
00:08:22من فلفور خانمم که نتونست بیاد درگیر شغلش بود
00:08:27من حرکت کردم به سمت اسفان
00:08:31رسیدم اسفان مادرم توی بیمارستان از ذرای اسفان بستری بود
00:08:38یکی دو روزم بالا سرش بودم
00:08:41استرس شدید شبا نمی رفتم
00:08:45من نه غذایی
00:08:47به جسمم نمی نشست شبا تو نمازخونه می خوابیدم
00:08:50می خواستم برای عملام که جراحی میکنه
00:08:54دیدم خود چند شب هم تو بیمارستان از ذرا پلو من بود
00:08:57شب هم می رد تو مچد می خوابید
00:09:00حجی گفتم برای پیش خوهرت گو نمه همی جونو بیل نمی کنم
00:09:03حجی می گفتم یه برو اصطراحت کن
00:09:05گفتم نببینم چی می شه
00:09:07تا روزی که قرار بود مادرم ها ببرن اتاق عمل
00:09:10خوهرم گفت خیلی رنگ و رود پریده
00:09:14بیا تا مامان می خوام ببرن اتاق عمل
00:09:17بریم خونه اون یکی دو مادمون خوهر بزرگم
00:09:21یه اصطراحتی کنیم برگردیم
00:09:23حالت هم یکم بهتر می شی
00:09:25پذیرفتم
00:09:26رفتم اسفان و حالم بد شد
00:09:30یعنی وقتی رفتیم سراغ از بیمارستان جدا شدیم
00:09:34با ماشین خوهرم با برادر کوچیکم
00:09:36به سمت خونه خوهرم رفتیم
00:09:38هی شدید تر شد حالم
00:09:40و خوهرم می گفت چی شده
00:09:43خودم مشکل مهده داشتم
00:09:45ولی چطرم دوباره تیر می کشید و
00:09:49اینا رفتیم به سمت خونه خوهرم
00:09:52ما را متقاید کردن که بریم بیمارستان
00:09:55گفتن اینجا دومایون گفت
00:09:57بابا این زرای مرزی نزدیکه بلنشین بریم
00:10:00زرای مرزیه
00:10:01بردیم بیمارستان زرای مرزی
00:10:04یه دکتر رو چند تا پرستار آمدن
00:10:06بالا سرش که به سلا ماینش کنن
00:10:08ماینش کردن و اینا
00:10:10یه سرام بهش وست کردن و
00:10:12خلاصه
00:10:14همی جور که سرطق خوابیده بود
00:10:17بعد
00:10:18همی گفت قلبم درد میکنه
00:10:22شدید قلبش درد میکرد
00:10:24اونجا ما رفتیم تو ارژانس
00:10:27خیلی حالم بد شد
00:10:28من افتادم رو تخت
00:10:31افتادم رو تخت
00:10:33خیلی دیگه از خود بی خود شده بودم
00:10:35اونجا خب
00:10:36داداش بستری شد رو تخت
00:10:40بعد
00:10:40یه پرستار اومد بالا سرشون
00:10:44که
00:10:45همین سرام و اینا رو بهشون
00:10:48بس کردن من رفتم
00:10:49که پرونده براشون تشکیل بدم
00:10:51حالا تو این فاصله یه خانومی هم
00:10:53یه سندلی گذاشته بودن
00:10:55یه خانومی جلو تخت
00:10:57داداشم و سطحی
00:10:58درمونگان شسته بودن
00:11:01دکترها یه سوزنی بش زدن
00:11:02حدودا یه
00:11:05پنشیش دقیقهی
00:11:06هفش دقیقهی
00:11:07خب بیو شدن
00:11:09من رفتم دنبال پربنده
00:11:10و وقتی برگشتم دیدم دور تخت
00:11:13داداشم
00:11:14دکترها جمع و یه پرستار بود
00:11:17که خیلی دستا پاشو گم کرده بود
00:11:19تو همین حال خودم بودم
00:11:21دیدم
00:11:23یه خانوم پرستاری
00:11:25با روستری سفید
00:11:27اومد کنار تختم
00:11:28یه رگ گرفت از دست
00:11:31سمت چپم و رفت
00:11:32یکی از من نپرسیده بود
00:11:34من ببخشی چیز دارم
00:11:35من فکر کردم
00:11:36نکنه پنسلین یه چیزی بزنه
00:11:39و میدونستم بعضی
00:11:40سوزنها رو من پنسلین تالا نزدم
00:11:43بودم ببخشید
00:11:45و رانی تدینم حساسیت دارم
00:11:47بعد سوزنه که زد
00:11:50من درد رو حس کردم
00:11:52و دیدم آره رگ گرفته
00:11:53دوباره تو حال خودم بودم
00:11:56دیدم اومد حس کردم
00:11:58سوزنه که فشار میداد
00:11:59یه دردی حس میکردم
00:12:00داشت وارد بدنم میشد
00:12:02گفتم چه کار میکنی؟
00:12:03گفت دارم یه رانی تدین میزنم بهت
00:12:06خوهرم رفته بود
00:12:07پرونده تشکیل بده
00:12:09گفته بودم بهش سابقه بیماری چی؟
00:12:11گفته بودم
00:12:12خوهرم گفته بود
00:12:13این مشکل میده داره
00:12:14اینا فکر کردم من برای مشکل میده اومدم
00:12:16رانی تدین اوورده بودم
00:12:19بزنن تو رگ من
00:12:20گفتم یا حسین نزن منو کشتی؟
00:12:24رفتم
00:12:24کمتر از نصفی سوزنه زده بود
00:12:29تو رگ منو بند خدا
00:12:30خودم ها پایین تر از سخف بیمارستان
00:12:37بالای جسم خودم دیدم
00:12:38موسیقی
00:13:08یک باره
00:13:10یک باره
00:13:11من اینجوری که رو تخت خابیده بودم
00:13:14داشتم پرستارو میدیدم
00:13:15نگاه هم به سمت چپ هم بود
00:13:18منظور بدنه؟
00:13:19بدنم
00:13:20قبل از این که بالا خودم باشم
00:13:23ولی الان برادرم با خوهرم
00:13:27استراب برادرم رو دارم درکی بکنم
00:13:29برادرم این سمت باستاده
00:13:31و جسم روبعی ور افتاده
00:13:33جسم خالی الان اینجوریه
00:13:36روبعی وره
00:13:37من این برای دارم میبینم
00:13:39برادرم و خوهرم کنار تخت باشدن
00:13:41استراب دارن
00:13:43خدای چی شد چی شد
00:13:44به دادش برسین
00:13:45برادرم
00:13:47نه ترسی چی نمیشه
00:13:49ولی استراب داشت
00:13:52این ظاهرش نه
00:13:53استراب درونیشو من میفهمیدم
00:13:54یه باره توی اون سالون دیدم
00:13:58ملک هلموت با همون چهره زیبا
00:14:04اون گوشه سالون ارژانس بایستاده
00:14:09همونی که در تجربه اول بود
00:14:12همون شکل
00:14:13همون قیافه خیلی شاد
00:14:16یعنی وقتی من نگاش کردم
00:14:18خیلی
00:14:19بنده شاد میدیدمش
00:14:21یعنی خوشحال میدیدمش
00:14:23وقتی دیدین
00:14:23به یاد آوردین
00:14:25این کیه
00:14:26و توی اون
00:14:27سمیش داختمش
00:14:27آشناب
00:14:28تجربه قبلیرم به یاد داشت
00:14:29آره
00:14:30اصلا
00:14:31وقتی خودم و بالا جسمم دیدم
00:14:33فهمیدم چه خبر شده
00:14:34اون دفعه نه
00:14:36دفعه اول
00:14:37رفتم و بعدها فهمیدم
00:14:39ولی الان نه
00:14:40الان تا اومدم بیرون
00:14:41فهمیدم من سفرم شروع شده
00:14:42و میدونم گفتم
00:14:44رفتم سراغ
00:14:45ملک هلمود
00:14:47گفتم
00:14:47شروع شد
00:14:48اومدیم با هم بریم
00:14:49گفت نه
00:14:50من برای چیز دیگه اینجا
00:14:51یه لحظه
00:14:54توی بیمارستان بودم
00:14:56توی بیمارستان
00:14:58بالای سر مادرم بودم
00:14:59مادرم تو اتاق عمل
00:15:01پنج نفر بالا سرش بودم
00:15:03دوتاشون یه لباس داشت
00:15:06دوتای دیگرشون
00:15:07یه لباس دیگه داشتن
00:15:09رنگش فرق میکرد
00:15:10یکیشون هم یه لباس دیگه داشت
00:15:12شخصی بود اونجا
00:15:13توی این پنج نفر
00:15:15چاقو
00:15:16یه
00:15:16حالت تیغی
00:15:17برداشت
00:15:18که
00:15:19شیکم مادرم پاره کنه
00:15:21باید
00:15:23الو
00:15:24من میستم خواد عملی جرایی انجام بده
00:15:26باید
00:15:27تشری رفتم سراغش
00:15:29که چرا؟
00:15:30چرا داره
00:15:31رفتم سراغش
00:15:33یه دریباس شد
00:15:34من
00:15:35وارد یه باقی شدم
00:15:37رفتید برخورد کنید با پزش؟
00:15:40داشتم میرفتم سراغش
00:15:41که جلوشو بگیرم
00:15:43حالا این قیلتی که به مادر داری بیورد تو باق
00:15:46رفتم
00:15:47یه دریباس شد
00:15:48افتادم توی باقی
00:15:49نه افتادم تو باقی بودم
00:15:51یه باقی بسیار زیبا
00:15:55سرسبس
00:15:57آبی که توی این درختا بود
00:16:00اینقدر زلال برق میزد
00:16:03زنده
00:16:04زنده
00:16:05زنده
00:16:06وقتی که نگاه به درخت میکردم
00:16:08ارتباط
00:16:10یعنی کامل همدیگر رو میدیدیم
00:16:12بدونی که صحبت کنیم
00:16:13همدیگر رو میفهمیدیم
00:16:14همدیگر رو میشناختیم
00:16:15کامل
00:16:16الان من میتونم
00:16:18با دروغ گفتن
00:16:19اصلا خودم رو یه جور دیگه معرفی کنم
00:16:21میتونم
00:16:23اصلا مشخصاتم هم
00:16:25یه جور دیگه بگم
00:16:26ولی اونجا اینجوری نبود
00:16:28دروغ معنی نداشت
00:16:32یا مثلا کتمانکاری نبود
00:16:33کامل همدیگر رو میدیدیم
00:16:35ببین
00:16:36با درخت که روبرو شدم
00:16:37با چمن همینجوری
00:16:39با جوب آب
00:16:41آب که میدیدم
00:16:42ذره ذره هایی که
00:16:44آبا تشکیل داده بودن
00:16:46همه چیز دایره
00:16:47با دایره شروع شد
00:16:48تشکیل شده بود
00:16:49دایره های زندهی که کنار هم بودن
00:16:52و هر دایره برای خودش
00:16:54یه جهان زندهی داشت
00:16:55همه با هم که تشکیل میشدن
00:16:58آب رو تشکیل میدادن
00:16:59و یا علف رو تشکیل میدادن
00:17:02سبز رو تشکیل میدادن
00:17:04درخت رو تشکیل میدادن
00:17:05همه چیزم از نور بود
00:17:07خاک زنده
00:17:09خاکی از نور
00:17:12خاکی نه خاکی
00:17:16خاکی از نور
00:17:25خاکی نور
00:17:55آب رو تشکیل میدادن
00:18:04از نور
00:18:06ریشهی از نور
00:18:08درختی از نور
00:18:09میوه های از نور
00:18:10میوه های
00:18:12میوه های که
00:18:15اصلا با آدم صحبت میکردن
00:18:18همه چیز از نور نور زنده زنده گویا
00:18:22و پدر بزرگم و من پدر مادرمو تالا ندیده بودم
00:18:29با مادر مادرم مادر بزرگم
00:18:33در کنار هم اومدم به استقبالم
00:18:36وقتی اومدم به استقبالم من دست پدر بزرگم
00:18:41میشناختم پدر بزرگم تالا ندیده بودم ولی میشناختمش
00:18:44چرا؟ چون پدرم دیده بودش
00:18:47اون نوری که وصل بود اون اطلاعات میومد
00:18:50بعد کامل شناختمش
00:18:52به محضی که دیدمشون مثل اون درخته
00:18:56تا ارتباط باشون برقرار کردم
00:19:01کامل همدیگر را میفهمیدیم
00:19:04و جالب اینجا است وقتی که گناه های من را میفهمیدن
00:19:10وقتی که اشتباه های من را میفهمیدن که تو زندگی انجام داده بودم
00:19:14ببینید هم اونا هم من مثل یه نامه باز شده بودیم
00:19:22یعنی خیلی خیلی خجالت زده میشدم
00:19:27و میفهمیدم که الان کامل من را میشناسن
00:19:32یا دروغ هایی که قبلن به مادر بزرگم گفته بودم
00:19:36الان برام رو شده بود
00:19:39یعنی کامل میدونست کجا من بهش دروغ گفتم
00:19:41وقتی که بهشون رسیدم
00:19:44اولین کاری که کردم دست مادر بزرگم بوسیدم
00:19:50و دستشو بوسیدم و مادر بزرگمو همینجور بوسیدم و دیگه
00:19:56گفت چیه چرا ناراحت شده
00:19:58دارن نه ترس برا مادرت نمیخواد ناراحت باشی
00:20:03خوب میشه انشاءالله
00:20:04داره سلامتیشو به دست میاره
00:20:07و شروع کردیم با هم صحبت کردن
00:20:10قدم زنان رفتیم جلو
00:20:12رفتیم جلو آقای ما دیدم داییم
00:20:16داییم که شهید شده خدا را عمدش کن
00:20:19با همون لباس خاکی سربازیش
00:20:23یه توفنگ رو دوشش بود
00:20:26توفنگی که تحویلش داده بودن برای جنگ
00:20:31توفنگی که تو سربازی تحویلش داده بودن
00:20:35هنوز رو دوشش بود
00:20:36اون لباس خاکی هنوز تنش بود
00:20:39پوتینش پاش بود
00:20:41اومد سمت ما و من کامل میشناختمش
00:20:45جای گلولهی که خورده بود
00:20:48باعث شهادتش شده بود مشخص بود
00:20:51رو جسمش بود
00:20:52اومد و من اونجا رفتم
00:20:56در آغوش گرفتن نبود
00:20:58ولی اون سمیمیتمون رو به هم انتقال دادیم
00:21:01عرض ارادت رو انتقال دادیم
00:21:04و یه بیل دستش بود
00:21:05توفنگ رو دوشش
00:21:07یه بیل دستش بود داشت
00:21:09آب و هدایت میکرد
00:21:11و چی شده؟
00:21:13میدونست دیگه؟
00:21:15و اونجا
00:21:16یه قسمتی یه حوز بود
00:21:19یه حوز خیلی خوشگل
00:21:22از اون حوزهایی که آدم ها توش
00:21:25نخش و نگار و آبی و خیلی قشنگ
00:21:28دور تا دور این حوز گلدون های گلد چیده بود
00:21:31خیلی قشنگ آقای موزون
00:21:34این کنار این حوز شروع کردیم به قدم زدن
00:21:38چار نفری
00:21:40مادر بزرگم گفت
00:21:42چرا نماز و سباک میشماری؟
00:21:44نخون
00:21:47اصلا نخون نماز
00:21:50میفهمیدم داره
00:21:52ذهن من رو به اینا مشغول میکنه
00:21:54که من از مادرم
00:21:56ولی حقیقت رو داشته بهم میگفت
00:21:58به تعنه میگفت
00:21:59به تعنه میگفت
00:22:00اصلا نخون
00:22:01یا نخون یا سباک شموردنش
00:22:03بدتر از نخوندنش
00:22:05یه روز میخونی دو روز نمیخونی
00:22:08این چه بزیشه
00:22:09و اومدم
00:22:11پدر بزرگم هم
00:22:13خیلی راضی بود ازم
00:22:16خیلی راضی بود ازم
00:22:18اومدیم
00:22:21دیگه خداحافظی کردیم
00:22:23وقتی که خداحافظی کردیم
00:22:25یعنی جدا داشتم میشدم
00:22:27میدونستم باید برم
00:22:28اومدم وقتی برم داییم
00:22:30جلوتر با من اومد
00:22:32گفت
00:22:33حالا که میخوایی بری
00:22:35بذار یه کاری بدم انجام بده
00:22:37گفتم بفرمو
00:22:38چه کار کنم
00:22:39به من گفت
00:22:40توی خونه دایی بزادت
00:22:43یه امانتی من دارم
00:22:47برو بردار برا خودت
00:22:49گفتم
00:22:51خود تو خونه دایی بزادمو که نمیتونم بردارم
00:22:54گفت
00:22:56بشبگو خودش بهت میده
00:22:58گفتم خب چیه گفت
00:23:01یه نگینه
00:23:02دقیق آدرست شده
00:23:04گفت یه جعبه داره دایید
00:23:06تمام چیزهای به درد بخورشو میریزه تو اون جعبه کچولو
00:23:11اونو ازش بخابرات بیاره
00:23:16بعد که بازگرد یه عقیق بیزی شکلیه روش پنجتن آل عبا نوشته
00:23:21خیلی ناراحتم که این عقیق اونجا حفظ شده
00:23:25این عقیقا من یه زمانی که مادر بزرگ اسفهان میخواست عمل کنه
00:23:33برده بودم که نگینیشو یعنی به سلا بذارم رو انگشتر
00:23:39انگشترشم سفارش دادم
00:23:43ولی خب دیگه قسمت نشد که عقیقا بذارم روش
00:23:47اومدم مادر بزرگ دارم
00:23:49بعدم رفتم جبهه و دیگه وقت نشد
00:23:52بعد از تجربه رفتم خونه دایی بزادم
00:23:57رفتم خونه دایی بزادم
00:23:59دایی بزادم بند خدا دیسک کمر داره
00:24:03رفتم ایادتشو یکم دلجوی و اینا با هم صحبت کردیم
00:24:09یه کمود دیواری داره
00:24:11توی اون کمود بس انگشتر و عقیق و اینا رو کشیدم وسط
00:24:16خلاصه این عقیق چیه؟
00:24:18این عقیق چیه کنم دایی عقیق هم داری؟
00:24:20ولی میدونستم اگه بگم این عقیق جریانش چیه بمنه میده
00:24:25یعنی اینجوری حس میکردم
00:24:28چون خیلی دایی ما دوست داره
00:24:30و علاوه بر این که دایی ما دوست داره
00:24:32آدمیه که یادگاری ها رو هم نگه میداره
00:24:34وقتی اومد اون رفت توی اون کمود دقیق همون جعبهی که دایی محمد نبی مادرستاده بود
00:24:43باز کرد و خلاصه ریخ به همه چند عقیق رو برد و من فقط دنبال این عقیقه پنجتن بودم
00:24:51که یه باره تهش خیلی هم نازکه
00:24:53حالا هستش
00:24:54خیلی هم نازک
00:24:56تهش در اومد
00:24:57اون اومد
00:24:58بعد گفتم خب اینا رو
00:25:00این پنجتنه حیفه
00:25:02گفت
00:25:03اینجای دیگه
00:25:05گفتم
00:25:05میخوایی تا برات رکابش کنم
00:25:09گو نه برد برا خودت من نمیخوا
00:25:11حتی من بهش نگفتم بده به من
00:25:15گفتم میخوایی برات رکابش کنم
00:25:17گو برد برا خودت من نمیخوا
00:25:19و من به اون چیزی که دنبالش بودم
00:25:21رسیدم میخواستم
00:25:23و خیلی دیگه صف گرفتم
00:25:25حتی دیگه تعارف هم نکردم
00:25:26ورداشتم و خیلی هم تشکر ازش کردم
00:25:29و یه مقدار پیشش نشستم و اومدم
00:25:32این عقیقه برمیداری
00:25:34میای اسفحان
00:25:37حالا ما اسفحانیم
00:25:39میایی تو این مغازه
00:25:41تو یه کوچهی
00:25:43یه مسجد بود
00:25:44جلوترش یه مغازه بود
00:25:45چند تا پله میخورد میرفت بالا
00:25:47انگوشترسازی حقیقت
00:25:49میایی توی این مغازه
00:25:52از این آقا
00:25:54میخوای این رکاب کنن
00:25:56وقتی خواست رکاب براش بسازه
00:25:59بگو نه
00:25:59این مشخصات رو بده
00:26:01بگو این
00:26:02چند سال پیش
00:26:04من داییم شهید شده
00:26:07داییم اومد اینجا رکاب سفارش داد
00:26:10اگه نتونست بیاد
00:26:12بدقولی نکرده
00:26:13رفت جریانش اینجوری شد
00:26:15توضیح بده براش
00:26:17و رکاب رو ببین کجا آویزونه
00:26:19آدرس بش بده
00:26:20تا بیاره بزاره رو این نگین بکندست
00:26:22این هدیه من بشون
00:26:24هیچ کسی از این
00:26:26توی خاندانش ما مطلع نبود
00:26:29مطلع نبود
00:26:30هیچ کسی
00:26:30و این اتفاق
00:26:32سی و اندی سال ازش گذشته
00:26:34من بعد از تجربم
00:26:39رفتم توی این انگوشترسازی
00:26:41رفتم نگین رو از داییم گرفتم
00:26:45بعد اومدم
00:26:46رفتم
00:26:46الان اسوان
00:26:48توی همون انگوشترسازی
00:26:50سلام خسته نباشید
00:26:51این نگین رو میتونی برا من رکاب کنید
00:26:54بله ما برا همین کار اینجاییم
00:26:56خیلی آدم مومن
00:26:57خیلی خنده رو خدا رحمتش کنن
00:26:59پیر مردا
00:27:01با پسر بزرگش وایستاده بود
00:27:03بعدها من فهمیدیم
00:27:05دو تا پسر اونجا کار میکنه
00:27:06چون باشون دوست شدم
00:27:07رفت آمد پیدا کرد
00:27:09و این
00:27:11گفتم آجی من
00:27:13این نگین رو میخوام رکاب کنی برام
00:27:16چشم ما برا همین کار اینجاییم
00:27:18گفتم خب
00:27:19ولی
00:27:22گفتم
00:27:23این رکابش ها داری آماده است
00:27:26گفتم کجا هست
00:27:28گفتم اون پشت
00:27:29ببخشیدم زبون خودمونی تیکه شد
00:27:31گفتم اون پشت گل میخه
00:27:33گفتم اون پشت به میخ آویزون دیگه
00:27:36خندید
00:27:37گفت
00:27:38از کجا میدونی؟
00:27:40این مغازه اینجوری
00:27:41این علمانند بود
00:27:42اون جایی که جلوش کارگاشون بود
00:27:44علمانند بود
00:27:45اصلا دید نداشت
00:27:47تجرب کرد
00:27:49گفتم آجی من
00:27:50یه دایی دارم
00:27:52خدا رحمت کنه شهید شده
00:27:54گفتم خدا بیاموزه
00:27:56گفتم سی و اندیس سال
00:27:57یه جوان اومد اینجا پیش شما
00:27:59با لباس سروازی
00:28:02یه رکاب سفارش داد
00:28:05برای این نگید
00:28:07اون رکاب
00:28:09روی بازوش
00:28:11یه زلفقار
00:28:12خواسته بود بزنین
00:28:14دوبغلش دوتا علی بنویسین
00:28:16که این دو سر شمشیر
00:28:18به علی وصل بشه
00:28:19این سفارشی بود که داده بود
00:28:23شما ساخته این
00:28:26این رکاب رو ساختین
00:28:27اندازه زدین
00:28:28رکاب رو ساختین
00:28:29حالا من نگین آوردم
00:28:31بذار این روش
00:28:31یه فکری کرد
00:28:34بعد
00:28:34های خدا رحمت
00:28:36این شهید شده
00:28:38گریش گرفت
00:28:39خدا رحمتش کنه
00:28:41بغض اومد گریش گرفت
00:28:43که حالا خوش به سعادتش
00:28:44ولی حیف شد
00:28:45چقدر میره هون بود
00:28:46و اونجا
00:28:50رفت
00:28:52رکاب رو آورد
00:28:54بابا
00:28:55تا حقیقی من
00:28:56یه شیشمه هفت ماست
00:28:57فوت شدن
00:28:58به رحمت خدا
00:28:59هر که میاد
00:29:02مشتریامون اینجا میفهمن
00:29:03ناراحت میشن
00:29:04گنگ خدا
00:29:05بابا دار بیا آموزد
00:29:06خدا رحمتش
00:29:07خبه خوبا دمی بود
00:29:08آقای موسیقی اومدن
00:29:10اینجا گفتن که
00:29:11یه انگشت بابا
00:29:12ببطن چیکار داری دهینا
00:29:13گفتن که من
00:29:13یه انگشت دارست
00:29:15اینجا هسته
00:29:16اینجا هسته
00:29:16ببطن منی
00:29:17چقدر باید
00:29:18بنابطست دارست کنند
00:29:19اینجا گفتن
00:29:20انگشت دارم
00:29:21منی سی سال پیشه
00:29:22بابا
00:29:22ببطن چرا قد
00:29:23دیرو مدین
00:29:24سی سال پیش
00:29:26حالا
00:29:26اینه ساینا
00:29:27من نی بدونم
00:29:28مثلا
00:29:28کجا چجوری
00:29:29بگردم
00:29:30کجا رو بگردم
00:29:30گفتن نه
00:29:31من
00:29:32این منی
00:29:32دائیم بود
00:29:33از که شهید شدم
00:29:34منی دائیم بود
00:29:35از که شهید شدم
00:29:45تو خیاب نبدو رزا
00:29:46انگشت داره
00:29:47من
00:29:48سی سال پیش
00:29:49سفارش دادم
00:29:50اینها میگیریم در میان
00:29:52نشانش هم داردن
00:29:53که زول فقاره
00:29:54است
00:29:54این برای اون
00:29:55ورشا اینا
00:29:55با
00:29:56اگه انگشت داره
00:29:57برید
00:29:57بگیرید
00:29:58در بیان
00:29:58اون بدن نیز
00:29:59و بابا من
00:30:00گفتن که
00:30:00یه همچین
00:30:01زوریا ایناست
00:30:02بابا من
00:30:02گفتن که
00:30:03من نی بدونم
00:30:04گفتن چرا
00:30:05گفتن گلیه
00:30:06میخ گذاشتن
00:30:07فلان جاسا اینا
00:30:08بابا رفتن دیدن
00:30:09بله گفتن
00:30:10بله
00:30:10همین است
00:30:11همین است
00:30:12از دو برش زول
00:30:13پقاره داردن
00:30:13مثلا همین مدل
00:30:15اما این همین
00:30:15یه دونره داشتیم
00:30:16که آقا درسته دودن
00:30:17گفتن که
00:30:18این رکابش
00:30:19دو برش زول
00:30:20پقاره دارد
00:30:21این است
00:30:23وقت بابا گفتن
00:30:23خب نگیلش
00:30:24گفتن که
00:30:25های نم گفتن
00:30:26نگیلش
00:30:27گفتن
00:30:27نگیل
00:30:28پیشید
00:30:29داداشتشون بودست
00:30:30من رفتم
00:30:30گرفتم
00:30:31وقتی آردن
00:30:32اینجا ما
00:30:33بگذاشتیم
00:30:33روشقشن نگیل
00:30:35غالبی خود
00:30:36همون بوده
00:30:36کاب بود
00:30:36من همون وقت
00:30:37واقع همون
00:30:38بدنم
00:30:38موی موی شد
00:30:58دیگی بایی آقا ما
00:30:59دوست شدیم
00:31:00و بعد
00:31:01رفتیم
00:31:02گفت شغلت چیه
00:31:04گفتم
00:31:05من تو کار
00:31:05زنبورم
00:31:06زنبوردارم
00:31:08اینا
00:31:08اصل میتونی
00:31:09برامون بیاری
00:31:10اصل بردیم
00:31:10گفتم
00:31:10اصل رست شده میخوای
00:31:12گفتن آره آره
00:31:12اصلا دنبال
00:31:13رفتیم اونجا
00:31:14تو خونهشون
00:31:15با آج خانم
00:31:16وسط حیاتشون
00:31:17اصل رست گیری کردیم
00:31:18و رفیق شدیم
00:31:19بعد از اون چند بار
00:31:20رفتم
00:31:20از اشون
00:31:21نقره خریدم
00:31:23برای خانمم
00:31:23صد خریدم
00:31:24خب من
00:31:25داییم که خداحافظی کردم
00:31:28وارده
00:31:29یه سرزمینی شدم
00:31:30یه
00:31:33سرزمین
00:31:36خیلی
00:31:37یه زمین
00:31:38خیلی بزرگ
00:31:39به قول مادرم
00:31:41یه جای منطقه داریم
00:31:43میگن هلوار
00:31:44مادرم میگفت
00:31:45مثل گود هلوار
00:31:46یه زمین خیلی
00:31:48ولی خیلی گسترده
00:31:49تهش پیدا نبود
00:31:50ولی خوشک و بیا با علف
00:31:52آدم ها آقای موزون
00:31:55جم شده بودن
00:31:56هرکی توی حال زار خودش
00:31:59و
00:32:01بعضی ها بلند میشدن
00:32:02به سمت جلو میرفتن
00:32:04مثل که فراخان میدادن
00:32:06همه اونجا نشست
00:32:08پخش بودن
00:32:09این سرزمین پر از انسانهای مختلف
00:32:11زن، مرد، بچه
00:32:13همه
00:32:14نشسته بودن
00:32:15و هی یکی یکی بلند میشدن
00:32:17به سمت جلو میرفتن
00:32:19یه شخصی ها من دیدم
00:32:21یه آقای دکتوری بود
00:32:22که
00:32:24من توی زندگی
00:32:27دو تا انگوشتر داشتم
00:32:29این انگوشترها خیلی
00:32:31با قیمت بود
00:32:32مال خانواده هم بود
00:32:33یعنی همه اعضای خانواده سحیم بودن
00:32:36من نماینده کردن که اینو بفروشم
00:32:38یه پولی بشه به درد زندگی من بخوره
00:32:41اینو فروختیم به این آقا
00:32:43بعد
00:32:45گفتم به خاطر
00:32:46سلام اینجا چه کار میکنی؟
00:32:48آی دکتور
00:32:49گفت دیگه قسمت رو هنگ کشید اینجا
00:32:51برای من اینجا عذاب میکشی؟
00:32:54گفت نه به خدا
00:32:55من پول شما رو دادم
00:32:57این انگوشترها رو من بی بند خدا داده بودم
00:33:01پولی که به من داده بود
00:33:03اونو چند برابرش هم میگفت سود کرده
00:33:06و از این عذاب بایجان داشته که چرا واسلا بیشتر به من پول نداده
00:33:11یا پیش خودش چست میکرد دروغ به من گفت
00:33:13یا کلا سرم گذاشت
00:33:14ارزان خری کرده بود
00:33:16ارزان خری کرده بود
00:33:17ولی پولی که به من داده بود
00:33:19درست بود
00:33:20و نشونم داد
00:33:22که توی بانکی که مربوطه بود
00:33:25موقعی که حساب تو چند مرحله وارد شده
00:33:29یعنی یه بارم پول نیومده بود
00:33:30تو چند مرحله نشونم
00:33:32قشن میدیدم که یا آقا تو چند مرحله وارد کرده
00:33:35این پول اومده
00:33:36تو حساب نشسته بوده
00:33:38و چه مشکلی پیش اومده که
00:33:40گردن این نبود
00:33:41گردن این شخص نبود
00:33:43و
00:33:45همینجور داشتیم سوائی
00:33:47دیدم یه تخت
00:33:49تخت بیمارستان
00:33:51اومد مادرم روشه
00:33:52با همون تخت
00:33:54با همون لباس بیمارستان
00:33:56فقط روی شکمش
00:33:59یه پارچه سبز بود
00:34:00رفتم پشت سر مادرم
00:34:04پشت تخت مادرم
00:34:05کجا داری میدی؟
00:34:07تو کمار که بیدم
00:34:08بله هم نبیدم که کجا هستم
00:34:09کجا نیستم
00:34:10نه خبر کسی داشتم
00:34:11نه ایچی
00:34:12دیدم تو با تخت
00:34:15این پسرم تختم اگه رفته
00:34:18همین محمد
00:34:19و ای برام یه سمتی
00:34:21دیدم تو خال خودشه
00:34:23وقت خیره شده بود به جلو
00:34:25و میفهمیدم
00:34:27کامل مادرم رو میفهمیدم
00:34:28و مادرم هم من رو میفهم
00:34:30میدونست
00:34:31حضور من رو کامل میدونست
00:34:33رفتیم رسیدیم به یه رودخونه
00:34:35یه رودخونه یه تقیانگر
00:34:37آب شل
00:34:39گلالود
00:34:40تقیانگر رو خیلی سرکش
00:34:43داشتیم میومد میرفت
00:34:44شل
00:34:45در گفتار
00:34:47عزیز
00:34:49نواهی
00:34:50بعضی زنواهی که لرنشین هستن
00:34:53به معنای گلالود هست
00:34:56گل نرم رو میگن شل
00:35:00برد
00:35:01بردنم یه جوی تاییر روخونه خیلی بزرگ
00:35:04یه هنده دریا
00:35:05و آبش اقعد شل و خرابه که لا اله لله
00:35:10و خیلی زیاده
00:35:12آبش شل میومد
00:35:13نرم میزد
00:35:14آبش زیاده
00:35:15یه زیگش که میخواستی برید
00:35:17باشدناک بید
00:35:18ما کنار
00:35:19رسیدیم کنار این رودخونه
00:35:21یه پل بود
00:35:24یه ستون این بر بود
00:35:26ستون نازک
00:35:28یه ستون اون بر بود
00:35:29یه پل بود مثل تارمو
00:35:31پل خیلی باریک
00:35:34اشخاصی که از اونجا فراخون میشدن
00:35:37میومدن
00:35:38از روی این پل باید رد میشدن
00:35:40بعضی ها که رد میشدن
00:35:43سالم میرسیدن به مقصد
00:35:45بعضی ها میفتادن توی آب میرفتن
00:35:47اینا قشن ما میدیدیم
00:35:49و مادرم خیلی وحشت کرده بود
00:35:51اینا رو میدید
00:35:52یه سیم هونده
00:35:54یه سیم برق
00:35:55از طرف اند من کشیده بید تا اونجا
00:35:58یه چیلی آدم جمع بوده
00:36:01یه آدم ها که اونجا جمع بوده
00:36:04اینه میخواستن
00:36:05یه پرشون از سر ای سیم
00:36:07رده بیدن رفتن او تا
00:36:09یه پرشون
00:36:10نمیتونستن برن او تا
00:36:12میرفتن تو دریا
00:36:14قرق میشدن
00:36:15بعد او طرف اند روخونه اوتاش
00:36:19یعنی
00:36:19اوت روخونه یه دشتی
00:36:22بزرگ بی
00:36:24همش مثل ای اتاق اتاق اتاق اتاق
00:36:26همیطوری آدم منشبی
00:36:29ردیف رودخونه اوتاشا
00:36:32روبروی این
00:36:34رودخونه
00:36:36اتاقک اتاقک بود
00:36:38اتاقک های مختلف
00:36:40اون سمت
00:36:41اون سمت آب
00:36:43اتاقک پر از اتاقک بود
00:36:44کنار رودخونه
00:36:45اونجور نبود اتاقک ادامه داشته باشید
00:36:48فقط کنار رودخونه پر از اتاقک بود
00:36:50تا پایین که رودخونه ادامه داشت
00:36:52نورها فرق میکرد
00:36:55بعضی اتاقک ها خیلی روشن
00:36:58خیلی انسان های که توش بودن
00:37:00شاد با لباس های زیبا
00:37:02و با یه شور و حیجانی زندگی میکردن
00:37:06بعضی ها کمرنگ
00:37:08نورش
00:37:10کمرنگ تر
00:37:12همینجور کمرنگ میشود
00:37:13تا بعضی ها
00:37:13چیره افرادی که توش بودن
00:37:16تو خفقان
00:37:16تو مکافات بودن
00:37:19حس میکردم من
00:37:21میفهمیدیم
00:37:22مادرم اینا رو میدید
00:37:24عذاب بیکشید
00:37:25ست تا از اتاقک ها
00:37:29آشنا بود برای
00:37:30یه خانمی بود که
00:37:33همسایه قدیمی ما بود
00:37:35خونه شون هم روبروی رودخونهی که
00:37:37ما زندگی میکردیم
00:37:39خدا رحمتش کنیم
00:37:41فوت کرده بود با دخترش
00:37:43اینا تو دوتا اتاقک بودن
00:37:46یکی از اتاقک ها مادر بزرگم بود
00:37:49اه الان من تو باق کنار مادر بزرگم بودم
00:37:51حالا تو اون اتاقک ها بود
00:37:53اینا فریاد میزدن
00:37:54مادرمو
00:37:55نیایا
00:37:56مثل که میدونستم من قرار نیست بیام
00:37:58مادرم قرار بود بره
00:38:00نیایا
00:38:01بیای میافتی تو آب
00:38:03اون پلو ببین
00:38:04باید از اونجا رتش یا
00:38:06بیای میافتی تو آب
00:38:07این آب میبرده
00:38:08نیایا
00:38:09خلاصه
00:38:11هی فریاد میزنن
00:38:13به زبون خودمون میگفتن
00:38:15دوار با تو هم ها
00:38:17نیایا
00:38:17دختر میگو
00:38:18دختر با تو هم نیایا
00:38:20دوار
00:38:20دوار آ
00:38:21با تو هم نیایا
00:38:23هی ما رو من میکرد
00:38:24من هم میخواستم برم
00:38:26هم سر او سین برم اوتا
00:38:27خب از اون میگفتن
00:38:30آدم بی میگفتن
00:38:31باید از این سین بره اوتا
00:38:32یه چند تا مرد بود
00:38:36لباسش صفید بی
00:38:37همین مثل
00:38:37اینا که تو بیمارستان پلست داره
00:38:40بعد یه
00:38:42خدا بیایم مرزا رفته بی
00:38:44اون شما نه
00:38:45یه همساده داشتیم
00:38:46ایچه یه زنیوی
00:38:47رحمت خدا رفته بی
00:38:48ای با مادرم اوتا
00:38:50تو یه اتاق آمدن بیرون
00:38:54زدن تو سرکلی خودشون
00:38:56که نکنی بیایی نهی نهیی
00:38:57اگه آمدی آم میبرد
00:39:00آم میبرد
00:39:03زدن تو سرکلی خودشون
00:39:04من هم دوست داشتم برم
00:39:07بعد نگاه او اوتاقا
00:39:09که میکردی
00:39:10یه آدمگلی خوش اخلاقیه
00:39:12یه آدمگلی هست
00:39:13که مثل وش
00:39:14ادنا که
00:39:16اصلا آدم سی چون که میکه
00:39:18وش میکه
00:39:19دوباره برگشتم
00:39:22مادرم با اون زن
00:39:25که گرگکه همه همسادمون بیدن
00:39:27یه چه خدا بیان موزش
00:39:28که تو همون لحظه دیدم
00:39:30یه نور سفید
00:39:32یه نور سفید
00:39:33مثل اون تونلی که خودم
00:39:34تجربه کرده بودم
00:39:35تو تجربه قبل
00:39:36اومد
00:39:37مادرم رو با تخت دربر گرفت بود
00:39:40برگشتم
00:39:42اومدم نگاه کرد
00:39:43اومدم دیدم
00:39:44تا دهنمه چشمه باز کردم
00:39:46دیدم
00:39:46پرستاری مردی بود
00:39:48دهنمه میششت
00:39:49که مادر کجایستی
00:39:51با که صحبت کنی
00:39:52گفتم هیچی
00:39:54قربون دستت
00:39:55گفتم ها حالت خوبه
00:39:56گفتم ها حالم خوبه
00:39:58به من گفت
00:39:59من مردم
00:40:01یه لحظ خودمو بالا دیدم
00:40:03و تعجب کردم
00:40:05از این که خودمو میدیدم
00:40:06و دیدم که پرستار
00:40:08با ترس داره میره
00:40:09خوهرم هم دیدم
00:40:10که داره داد مزنه
00:40:11و به من گفت
00:40:12گفت من رفتم اونجا
00:40:14یه قسمتی بود
00:40:15من مادرمو دیدم
00:40:16یه حالت رودخانهی بود
00:40:18من از اون رودخانه شاهد بودم
00:40:22دیدم مادرم روی تخت داره میره
00:40:24اون سم
00:40:25و اون سم خیلی تعداد
00:40:27خانمهای زیادی استاده بودن
00:40:29بعضیشون ناراحت بودن
00:40:31بعضیشون ناراحت نبودن
00:40:33چهره بشتاشی داشتن
00:40:34حتی یه نفر دستاشو گرفته بود
00:40:37به حالت خیلی ناراحت
00:40:38سرش پایین بود
00:40:39و خونه های اون اطراف
00:40:41خونه های چوبی بود
00:40:42و این آب خیلی گلالود بود
00:40:44و بسیار شدید بود
00:40:46با شدد خیلی زیاد پیش میده
00:40:48مادر من هم داشت میرفت
00:40:51دیدم مادر بزرگم میگه برگرد
00:40:54برگرد اینجا نباید بیایی پیش ما
00:40:57باید برگردی
00:40:58و من اینو شنیدم
00:41:01خب گفتم که حتما خواب دیده
00:41:05یا حتما این اثر داروها هست
00:41:07به طب مثلا خیلی از داروها
00:41:09مثلا حالا عوارضی دارن
00:41:11بعد این گذشت
00:41:13دو سه ماه بعد من
00:41:15مادر همسرم رو دیدم
00:41:17گفت دخترم
00:41:19مثلا مرگ هیچی نیست فقط
00:41:23این که یه پاتو میذاره اون طرف
00:41:24وقتی من رو عمل کردن
00:41:27من یه تجربهی داشتم
00:41:29این که خودم رو دیدم روی تخت
00:41:32روی تختم بودم
00:41:33و روی یه رودخانه بسیار خروشان و گلالود
00:41:37داشتم جلو میرفتم
00:41:39و اون سمتم رو که دیدم
00:41:41دیدم مادرم خدا بیامرزه
00:41:43و یه خاله آفتابی گویا
00:41:45آفتاب نامی بود
00:41:47و چند تا از فامیل های دیگرم بودن
00:41:50این ها اون طرف نشسته بودن
00:41:53بعضیشون ناراحت بودن
00:41:55بعضیشون خوشحال بودن
00:41:57مادرم گفت واگر
00:41:59به زبان خودش گفت واگر
00:42:00چرا داری میای اینجا
00:42:02برگرد
00:42:03بیای اینجا دیگه
00:42:05بدبخت میشی
00:42:07نیا اینجا
00:42:08سریع برگرد
00:42:10چرا داری میای
00:42:11بعد ایشون هم سریع کردن
00:42:15که مثلا اینو گفت
00:42:17تا اینجا برای من تعریف کردن
00:42:19که بعد دیدم
00:42:20اون آقا داره دهن من رو شستشون میده
00:42:22ساکشن گذاشته
00:42:23تو دهنم داره شستشون میده
00:42:25و من به حوش اومدم
00:42:27این رو برام تعریف کرد
00:42:30و بعد من وقتی تطابق دادم
00:42:34بین این دوتا خاطره
00:42:36واقعا بعدها تجرب کردم
00:42:38واقعا تجرب کردم چجوری ممکنه در این واحد
00:42:42دو نفر
00:42:44در واقع یه تجربه
00:42:46یه خاطره
00:42:47یه تجربه را داشته باشد
00:42:49وقتی مادرم رفت
00:42:51منم برگشتم
00:42:53اومدم تو یه مسیر برگشت
00:42:56دوباره با آقای دکتر صحبت کردم
00:42:58و خدافزی کردم
00:43:00چند تا افراد دیگر را دیدم
00:43:02باشون صحبت کردم
00:43:03یه باره تو بیمارستان بودم
00:43:06بالای سر مادرم
00:43:07برگشتید به بدن؟
00:43:09نه برگشتم
00:43:10بیمارستانی که مادر هست
00:43:11بیمارستان بالای سر مادرم
00:43:12بله
00:43:12بعد دیدم اه
00:43:14مادرم رو تخت
00:43:16یه آقایی کنار تختش
00:43:19اون آقا هم همشری خودمون بود
00:43:21کنار تختش
00:43:22دندونای مادرم رو
00:43:24تمیز کرده و برده
00:43:26بده بده مادرم بذاره تو دهنش
00:43:27مادرم به حوش اومده بود
00:43:29بعد میگو خانم کجایی هر کاری میکنیم
00:43:32بلند نمیشی
00:43:33اینو من میدارم میبینم
00:43:35یه باره دیدم
00:43:37جسم مادرم از حوش رفت
00:43:41این بند خدا
00:43:42ای بابا باز بیحوش شد
00:43:43مادرم دوباره
00:43:45از گوشه بیمارستان رفت بیرون
00:43:47با یه تونلی از نور اومد
00:43:50مادرم رو برد
00:43:51از دواره ای تموم شد
00:44:00من اونجا برگشتم
00:44:01وقتا برگشتم
00:44:05اومدام رفتم
00:44:05یه جوی
00:44:06در امانزاده رفتی
00:44:07امانزاده پاینی
00:44:09برد
00:44:10تا ای
00:44:11یه حیات خیلی بزرگ
00:44:13یه و یه پنجره واز
00:44:15پنجره بزرگ
00:44:16ای برادرم با مادرم توشه
00:44:19پنجره باز شد
00:44:21سل کردم تا سمتش خدا شاهده
00:44:24همش گلکاری
00:44:25و یه حوز خیلی بزرگی هم هست
00:44:28یه آوی مثل
00:44:31چینادن توشه میابالا
00:44:33نگاه کرد گو
00:44:35قصده نخواه خوب میشی
00:44:37میبینی جوی ما چقدر خوبه
00:44:39مادرم پعلومه
00:44:41هی نارد نباش
00:44:42برادرم گو
00:44:44برادرم که شعید شده بود
00:44:46با یه تفنگی
00:44:48سپایی هم
00:44:49تو بغلش بود
00:44:51هی میرا او ورا هی میمی
00:44:52یه ور صحبتی که
00:44:54موسیقی
00:44:58موسیقی
00:45:28موسیقی
00:45:30موسیقی
00:45:32موسیقی
00:45:34موسیقی
00:45:36موسیقی
00:45:38موسیقی
00:45:40موسیقی
00:45:42موسیقی
00:45:44موسیقی
00:45:46موسیقی
00:45:48موسیقی
00:45:50موسیقی
00:45:52موسيقى
00:46:22موسيقى
00:46:30حالا من اومدم دنبال مادرم برم تو بیمارستان بودم
00:46:34تو بیمارستانی که خودم بستریم
00:46:36وقتی وارد بیمارستان شدم ملکولمو تنوز اونجا بود
00:46:40یه خانمی با پسرش وسط این سالون کلافه بودن
00:46:46خانمه دلدرد برای دلدرد مراجعه کرده بود بیمارستان
00:46:52هی پسرش میگو پچی شد
00:46:54یه تخت خالی نیستی مادر من اینجا مگه صاحب نداره
00:46:57هی گلایه میکرد اون پسر جب
00:46:59جسم منم رو تخت اونجاست
00:47:02خوهرم با برادرم بالا سر من
00:47:05و میدیدم خودمو
00:47:08و اینا اون پرستار از وقتی که سوزن کشید
00:47:13حرکت کرد که من میفهمیدم
00:47:15داره میره سوزنی بیاره که بزن من اون خونسا بشه
00:47:20خب پرستار داشت میومد سمت تخت
00:47:24و من میدیدم ملک هلموت داره نزدیک میشه به این خانم
00:47:28یه تخت اون گوشه خالی شد
00:47:30این خانم گفت بخواب
00:47:33خانم خوابید یه سوزن زدن به این خانم
00:47:35آه یه باره دیدن گفتن آقا رف رف دستگاه بیارین
00:47:38حجوم میبردن اونجا
00:47:41دستگاه شک بردن و بدنش رو وست کردن
00:47:44به برق میزدن و از این کار رو دور اونجا شلوخ شد
00:47:48آقای موزون بعد دیدم این بند خدا مرد
00:47:56یعنی مرد که نه از جسمش شدا شد
00:47:58اومد بالا بعد نگاه میکرد
00:48:01پسرش میزد تو سر خودش
00:48:03مادرم رو کشتین
00:48:05آی چی داد میزد
00:48:07اعتراض فریاد
00:48:08همه کلافه یکی این رو بیاره
00:48:10این پرده رو کشیدن
00:48:12پرده رو کشیدن یه بند خدای اومد
00:48:15ملافه رو یه ملافه سفید کشید روز سر این خانم
00:48:18این خانم من جدا شدن از جسمش رو دیدم
00:48:21اومد اه
00:48:22شما منو میبینی؟
00:48:25گفتم آره منو مثل شما
00:48:26و گفت
00:48:28خیلی راحت شدم
00:48:30خیلی خوشحال بود
00:48:31آره خیلی راحت شدم
00:48:34میدونستاره میره
00:48:36و ملکل موتی که من دیده بودم
00:48:38اومده بود این خانمو ببره
00:48:40و گفت اگه میشه
00:48:43بگید که من دارم جای خوبی میرم
00:48:46اینا رفتن
00:48:49من
00:48:50تو جسمم بودم
00:48:53برگشتید
00:48:54برگشتم تو جسمم
00:48:55حالا تو جسمم دارم فریاد میزنم
00:48:58آی کشتینش آی کشتینش
00:49:00دکتر ها که داشتن بهش
00:49:02ده همین نمیدونه کمک و احیامی دادن
00:49:07و اینا دادنش فقط صدا زد کشتنش
00:49:09زنه رو کشتن
00:49:10بعد من گفتم حتما فشاری که
00:49:13از رو
00:49:13خب نمیدونستیم واقعا من دست هاپام رو گم کرده بودم
00:49:18فکر کردون فشار اومده
00:49:19از این اتفاقی که براش افتاده
00:49:22بعد داره هزیون میگه
00:49:24بعد گفت کشتنش کشتنش
00:49:27داد و بیداد کرد
00:49:28خدا رو شد داداش برگشت
00:49:30داداش برگشت و دکتر ها که دادن که حالش خوبه
00:49:34ما یه ذر آروم شدیم
00:49:37یعنی تو این حال
00:49:38هنو مثلا دیدیم که بیمار به حوش میاد
00:49:42اولش یه ذر شب زده است
00:49:44یه ذر خانومی که اونجا نشسته بود
00:49:48از حوش رفت
00:49:49یه هایی گفت قلبم و تمام
00:49:51خوارم گفت چی شده چی کشتم بیدار شدی
00:49:54گفتم
00:49:55نبا کردم برادرمو دیدم
00:49:57گفتم
00:49:58آره میدونی من
00:49:59بالای سر جسمم خودمو دیدم
00:50:02من
00:50:03مردم و من مرده بودم
00:50:06حالا
00:50:07نمیتونستم بینا چی بگم
00:50:09گفتم مرده بودم
00:50:10برادرم میگفت
00:50:11حالا که زنده ی الحمدلله
00:50:12حالا اون لحظه چه حسی داشته نمیدونم
00:50:15آقای مازون
00:50:16تعریف کردم برا خوارم
00:50:19گفتم
00:50:20این زنه رو میگم که کشتم
00:50:22گفتم کدوم زنه
00:50:23گفتم خانومی برای دل درد اومده بود
00:50:25اینجا با پسرش تو جلو تخت من
00:50:28بردن تو اون گوشه رو اون تخت
00:50:31خابید
00:50:32بعد سوزن که بیزدن مرد
00:50:34گفتم کسی که نمارده
00:50:37بابا
00:50:38الان حالت خوب میشه
00:50:39نگران
00:50:40این دستگاه به من بس کرده بودن
00:50:42از اینا که مال قلبه نوار قلب میگیرم
00:50:45اینجا اومد بس کرد به من نوار قلب بس کنه
00:50:48اون خانومه رو دیدم داره میره سمتون تخته
00:50:51گفتم اینه اینه اینه
00:50:52این خانوم بود
00:50:53یعنی این خانوم هنوز که من اومدم تو جسمم
00:50:56هنوز تو جسم میشه
00:50:57در واقع شما مقداری جلوتر از زمان رو دیده بودید
00:51:01جلوتر از زمان رو دیده بودم
00:51:03الان من تو جسممم
00:51:04این خانومم تو جسمش داره میرسم
00:51:06هی میخواستم داد بزنم
00:51:08نرو نرو نمیتونستم
00:51:11خفقان گرفته بودم
00:51:12دخالت نمیتونستم بکنم
00:51:14باید میرفت
00:51:15و رفت فقط تونستم به خوهرم بگم
00:51:18الان شروع میشه
00:51:19یه باره دیدم اونجا شلوخ شده همون سعنه
00:51:23همه به سمت اونجا رفتن
00:51:25اون پرده رو کشیدن
00:51:26خوهرم گو
00:51:26یا حسین
00:51:28از کجا فهمیدی
00:51:29گفتم خب میدونی من بهت
00:51:31گفتم من اینا رو دیدم
00:51:32که بعد من رو بردن تو بخش بستری کردن
00:51:35و اونجا خوهرم خیلی پیگیر بود
00:51:37که ادامه ماجره رو براش بگم
00:51:39و تعریف کردم
00:51:40بعد از اون
00:51:42من مادرم
00:51:44برای خوهرم اینا تعریف کرده بود
00:51:46من از خوهرم خواستم
00:51:48که هم
00:51:49جریان اون بند خدایی که خودکشی کرده بود
00:51:52و پیگیری کنه
00:51:53هم جریان
00:51:55مادرم
00:51:57و بپرسه ببینه
00:51:58مادرم هم
00:51:59این تجربه رو واقعا داشته
00:52:01یا نه
00:52:03که بعد گفت
00:52:03آره بابا
00:52:04مادرم اینا رو برا من تعریف کرده
00:52:06به این حالت
00:52:08تجربه مشترک
00:52:11نزدیک به مرگه
00:52:14گفته میشه
00:52:15شیر دیث اکسپریینس
00:52:17اس دی ای
00:52:18نفسی تازه
00:52:20برگردیم
00:52:36موسیقی
00:53:06قبل از این دوتا تجربه
00:53:09از مرگ میترسیدین
00:53:11از مردن
00:53:13کلن یادم بیخیالی بودم
00:53:16همه اینجوری میگفتن
00:53:17ولی خب
00:53:18از مرگ حراس داشتم
00:53:20داشتیم
00:53:21داشتم بله
00:53:22الان از مرگ حراس دارید
00:53:24یا چیز دیگه ای
00:53:25الان آرزو دارم
00:53:28که همین لحظه برم
00:53:33چون بیدونه هرچی زودتر برم
00:53:34بهتره
00:53:35بدونه پیش شرط
00:53:36بدونه هیچ شرط
00:53:38اما
00:53:39اما
00:53:40این میشه پیش شرط
00:53:42پیش شرط
00:53:43اما
00:53:43از خدا میخوام
00:53:47فرصت بمبده
00:53:51امام زمانم رازی کنم
00:53:53جوری زندگی کنم
00:53:58چون دیدم
00:54:00هر نامه اعمال
00:54:02اعمال من
00:54:03به سم و نظر
00:54:05آقا امام زمان
00:54:06زیر سایه قرآن
00:54:07توی اون طبقه
00:54:09مصبت هفت نشسته بود
00:54:10میرسید
00:54:11آرزو دارم
00:54:13جلو شرمنده نباشم
00:54:15بعد درگاه خدا
00:54:16بخواهم جواب پس بدم
00:54:17آرزو دارم
00:54:19یار امام زمانه باشم
00:54:21نه بار امام زمانه
00:54:23و سخته
00:54:25آخر زمونه
00:54:25آقای
00:54:26سخته
00:54:28اون دین و ایمان
00:54:29آتیشه تو دست جده
00:54:31نمیشه نگرشتش
00:54:32باید
00:54:32بازی بازی میکنه
00:54:34من توی شرط
00:54:36یه چیزهایی میبینم
00:54:37سخته
00:54:38نمیتونم نگاه کنم
00:54:39باید
00:54:40این نتیجه رسیدم
00:54:41یا باید برم تو قار زندگی کنم
00:54:43یا نمیمه مردم چه فکری میکنم
00:54:46اینجوری شده برای من
00:54:49خدا به داد من
00:54:52به دعای خیر همه
00:54:54خدا به فریاد من به هممون برسه
00:54:56که آقابت به خیر بشیم
00:54:58نمیتونم کسی را قضابت کنم
00:55:01و نمیخوام قضابت کنم
00:55:02فقط میتونم بگم
00:55:03خدا یا
00:55:05یه کاری کن
00:55:06من اگر لیاقتش را پیدا کنم
00:55:08شهید باشم
00:55:08نه شهید بشم
00:55:10برای امام زمانم شهید باشم
00:55:12باشم
00:55:13بشم نه باشم
00:55:15نه شهید باشم
00:55:16اگر باشم بشم هم باشه
00:55:18آره دیگه
00:55:19ولی من اینجا
00:55:21از چیزی که دیدم میگم
00:55:23خدا کنه شهید باشم
00:55:26چرا؟
00:55:27چون شهید
00:55:28اونیه که رضای خدا
00:55:29رضای خدا
00:55:31خدا در آقوشش میگیره
00:55:33امام زمانش در آقوشش میگیره
00:55:36راضی هن ازش
00:55:37مردم راضی هن ازش
00:55:39طبیعت راضی ازش
00:55:41هر جه قدم میذاره
00:55:43مثل قبل من نیست
00:55:44پاور میداشتم
00:55:46خاک زیر پام نفرینم میکرد
00:55:48اینجوری نمیخوام باشم
00:55:50دعای خیر شما انشالله
00:55:52و اونایی که میشنون
00:55:54آجزانه
00:55:55نیاز به این دعا دارم
00:55:56که خدا کمک کنه من
00:55:57بتونم
00:55:58اینجوری باشم
00:56:00و اگر اینجور نباشید
00:56:02باز هم
00:56:03دوست دارید که
00:56:04برید
00:56:05اگه
00:56:09یکی من حراس ندارم
00:56:10از مرگ
00:56:11اگر اینجور نباشید
00:56:12باز هم حراس ندارید
00:56:13از مرگ
00:56:14من میدونم
00:56:16اگه برم
00:56:16الان
00:56:17یا الان برم
00:56:18دوباره
00:56:19همون روز
00:56:20همون روزگاره
00:56:21زرط المسقاله هست
00:56:23خوبه هست
00:56:24بده هست
00:56:25اعمالی که انجام دادم
00:56:27افکاری که انجام دادم
00:56:29حرفی که با شما میزنم
00:56:31دروغ هایی که گفتم
00:56:33صداقت هایی که به کار بردم
00:56:34من خوبی هم و هیچیشو نگفتم
00:56:37تو تجربه
00:56:37دوست ندارم بگم
00:56:40چون عرضششو میاره پایی
00:56:42یکیشو بگی
00:56:43چش
00:56:45یکی از
00:56:47خوبی هایی که
00:56:49تو زندگی انجام داده بودم
00:56:51یه
00:56:53روز
00:56:54داشتم
00:56:54از یه
00:56:56کوچهی را میرفتم
00:56:57توی
00:56:59رستامون نبود
00:57:00بعد
00:57:01توی
00:57:02شهری بود
00:57:04داشتم میرفتم
00:57:05دیدم
00:57:06این
00:57:07خونه
00:57:08خواب
00:57:08بخاریش تو پنجره روشنه
00:57:11ولی این
00:57:12روی بخاری
00:57:13چیز
00:57:14مشمه بسته
00:57:15روی لوله
00:57:17روی لوله
00:57:17مشمه بسته
00:57:18بفتم
00:57:20یه
00:57:20این
00:57:21چجوریه
00:57:23چجوری بخاری
00:57:24متوجه شد
00:57:25این روشنه
00:57:26کچه
00:57:26پنجره پیدا بود
00:57:27طبقه
00:57:28بالا نبود
00:57:29طبقه همکف بود
00:57:30با
00:57:31این
00:57:32خواه
00:57:33خدا خواسته بود
00:57:34من
00:57:35پنجره
00:57:36چیز
00:57:37بخاری روشن بود
00:57:38ولی لوله بخاری
00:57:39بسته بود
00:57:40من اومده بودم
00:57:41من دیوار
00:57:42با سختی
00:57:43خوشب بود
00:57:43نمیشد در خونه
00:57:44مردم ها بسنیم
00:57:45بزنم یکی آدم
00:57:46رو نمیشد داختم
00:57:47با چاقوب یا سراغ
00:57:48حالا
00:57:50فقط گفتم
00:57:51بزن حالا
00:57:51که من دارم
00:57:52بیرم کاری
00:57:52عجلی هم ندارم
00:57:53برم این لوله بخاری
00:57:54باز کنم
00:57:55رفته بودم
00:57:56این لوله بخاری
00:57:57باز کرده بودم
00:57:58اومده بودم
00:57:59رفته بودم
00:58:00اونجا
00:58:01زندگی
00:58:02سه نفر
00:58:04رو نجات داده بودم
00:58:04این خونه
00:58:06خالی بوده
00:58:07این ها مسافر بودن
00:58:08کلیت بشون دادم
00:58:10برم توی این خونه
00:58:10شب و سب کنم
00:58:11این ها بخاری روشن کردم
00:58:13بدونی که بدونم
00:58:14بالا بست است
00:58:15این خیلی به درد من خورد
00:58:19و کاری بود
00:58:20که من نادانسته
00:58:22بدونی این که
00:58:24بدونم
00:58:25میدونستم کار خوبی کردم
00:58:27الان در هر صورت
00:58:28کار بدی نکرد
00:58:29این دردی حد میدونستم
00:58:30ولی کسی نبود
00:58:31که شاهد باشه
00:58:32کسی نبود
00:58:33جلوی چشم کسی نبود
00:58:35خودتون بودید
00:58:36خودم بودم
00:58:37و خدای خودم
00:58:38ببخشتون کردم
00:58:39آسمان شب
00:58:40و لور بخاری و شما
00:58:42و چیزی که باز
00:58:44بی اطلاع بودم
00:58:44زندگی سه نفر رو نجات داده بودم
00:58:47خیلی به دردم
00:58:48این
00:58:49بود
00:58:50امثال اینا رو هم داشتم
00:58:52به لطف و مدد خدا
00:58:53اونا هم انایتی بود
00:58:55که به من شده بود
00:58:55دیگه
00:58:56هی کمرنگتر میشه
00:59:00اون بدی ها رو گفتم
00:59:02که سباک بشه
00:59:04خیلی اونا اونور خیلی گفتین
00:59:05یه دونم
00:59:06باز بفرمین
00:59:07چشم
00:59:08یه
00:59:09دوستی داشتم
00:59:12این
00:59:13دوست دوران خدمتم بود
00:59:15توی خدمت سربازی
00:59:18من
00:59:20از پله
00:59:21آساشگاه ما
00:59:22طبقه سبان بود
00:59:23این مند خدا طبقه دوبان بود
00:59:25از پله داشت میومد پایین
00:59:28من میرفتم بالا
00:59:29دیدم با یه حالت
00:59:30چش
00:59:31عشقی داره میاد پایین
00:59:33دوره بعدی بود
00:59:37هم دوره ما نبود
00:59:38ولی خب چند باری دیده بودمش
00:59:40اومدم
00:59:41گفتم
00:59:42چی شده
00:59:43چرا گریه میکنی
00:59:44کسی عذیتت کرده
00:59:46دیدم گفت
00:59:48نه
00:59:48حالا تو حال خودم باشم
00:59:50اومدم گفتم
00:59:52بابا حال خوده چی
00:59:53اینجا که ما تو حال خودمونیم
00:59:55تو اینجا زندانه برا ما
00:59:56بیا بینیم چته
00:59:57من اینو پیله کردم بش
01:00:00پیله کردم بش
01:00:02بردمش رفتیم نشستیم
01:00:05بیرون از
01:00:06این چیز
01:00:07جایی بود
01:00:08یه سینما بود
01:00:09توی همون محبته
01:00:10جلوشی باخچه مانند بود
01:00:12رفتیم تو اون باخچه
01:00:13نشستیم با هم صحبت کردن
01:00:15این مند خدا درد و دل کرد با من و اینا
01:00:18خیلی خوشحال شد
01:00:20صحبتی که من باش کردم
01:00:22خیلی خوشحال شد و اونجا
01:00:23گفت کجا
01:00:25تو کدوم
01:00:26دیگه اومد
01:00:27تخت من را پیدا کرد و با هم رفیق شدیم
01:00:29و تا پایان خدمتم با هم رفیق بودیم
01:00:32و همونجا من را آغوش کشید و بوست کرد
01:00:34من نمیدونستم برای چیه
01:00:36گفتم حالا از من خوشش اومده
01:00:37اونجا فهمیدم
01:00:39این بنده خدا داره از پله ها میاد
01:00:42پایان بره خودکشی کنم
01:00:44من مانه از خودکشی شده بودم
01:00:47یه هم صحبتی
01:00:49و سنگ سبو شدن
01:00:51باعث شده بود اون بند خدا را
01:00:52از خودکشی من مجاد
01:00:54خبرم نداشتیم
01:00:55نیچ نمیدونستم چه کار کردم
01:00:56ولی اون رو
01:00:58اون لعظه شاد بود
01:01:00اونجا هم که نشونم دادن
01:01:01خیلی برام عرضش داشت
01:01:03ولی کاری هم کرده بودم
01:01:05من هم آمن هم دارم
01:01:08من هم آدارم کمک میکنم
01:01:10من هم پریاد زده بود
01:01:12بود خوب بود
01:01:14ولی
01:01:15نه اونجوری ها
01:01:16خیلی برام عرضش بود
01:01:17اینا خیلی برام عرضش من بودم
01:01:19تا سنش بازی نشه
01:01:21و آخرش
01:01:22خدا خیرت بده
01:01:24صبحی بود
01:01:31صبح خیلی زود
01:01:32صبح
01:01:33آره صبح خیلی زود
01:01:35از خونه اومدم بیرون
01:01:37و داشتم میرفتم
01:01:39داشتم میرفتم
01:01:41توی رستامون
01:01:43دیدم یه بند خدایی
01:01:46نفس نفس داره میدوه
01:01:48یعنی پیر زن
01:01:5065 ساله مال رستامون
01:01:52گودم چی شده خاله
01:01:54از یه عادت ها زیاد دارم
01:01:55تو کار مردم دخالت میکنم
01:01:56الان همست
01:01:57خاله چی شده
01:01:58گفت
01:02:00میخواستم برام کو
01:02:03خرم فرار کرده
01:02:04گفتم بیا اینجا بشین
01:02:06داری میمیری بند خدا
01:02:07بیا اینجا بشین
01:02:08بودو بودو کتنست کدوم بری
01:02:10رفت و ازی بر
01:02:11یه یه ساعتی دویی دارم
01:02:13رفتم
01:02:13این
01:02:14اولاغه را گرفتم
01:02:17با مکافات گرفتم
01:02:19و خیلی هم عذیت هم کرد
01:02:20و سوارش شدم
01:02:21لخت هم بود
01:02:22گوشاش را گرفتم
01:02:23با اوگردم
01:02:24اوگردم تحویلی بند خدا دادم
01:02:26اون لعظهی که بشتادم
01:02:28او اینشالله خیر از زندگی بدبینی
01:02:31خدا خیرت بده
01:02:32اینم خیلی بدردم
01:02:34و ما به عذاش چی بود
01:02:36اونجا که خیلی به درد شما خورد
01:02:38توی حق و ناسا به دردم خورد
01:02:41من آقای موزون
01:02:43وقتی که
01:02:44حالا چون فرصت هست
01:02:45یه لعظهی را دوست دارم بگم
01:02:47وقتی که به چش اون
01:02:49معمور سبت چپی نگاه کردم
01:02:52که خشبین بود
01:02:53و به پایین کشیده شدم
01:02:54این دفعه رفتم طبقه هشتم
01:02:56رفتم تو جایی که خودکشی کرده بودن
01:02:59اونجا به خاطر
01:03:01یه مدت تو جوانیم
01:03:03سیگار میکشیدم
01:03:04و کارهایی کرده بودم
01:03:07که خودکشی محصوب شده بود
01:03:08من رفته بودم اونجا
01:03:11هشت سال و
01:03:13ده روز و سه ساعت اونجا بودم
01:03:16از عمرم کم شده بود
01:03:18بابت سیگار
01:03:21بابت سیگار
01:03:22من رفتم طبقه هشتم
01:03:25از طبقه هشتم که اومدم بیرون
01:03:27دیدم یه ملک واسطاده
01:03:29یه پرونده دستشه
01:03:31پرونده اعمالم بود
01:03:32یه پرونده
01:03:33از قرمز تیره تر
01:03:35هشت سال رو کشتی
01:03:37هشت سال خودکشی کرده بودم
01:03:39هشت سال زودتر
01:03:40از عمرم تلف کرده بودم
01:03:43هشت سال و ده روز و سه ساعت
01:03:47الان دیگه نمی کشین؟
01:03:49خیلی مال جوونین بود
01:03:51خدا رو سد هزار مرتبه شکر
01:03:52از خیلی وقت اصلا نکشیدم
01:03:54خدا رو سد هزار مرتبه شکر
01:03:58و اینجا من اومدم
01:04:01وقتی از این طبقه هشتون بیرون اومدم
01:04:03پرونده اعمالمو
01:04:05یه فرشته دیده
01:04:06اینجوری سرش رو تکون میداد
01:04:08یه فرشته دیگه اومد
01:04:10منو تحویلش داد
01:04:11منو بردن تو طبقه شیشم
01:04:14اون دفعه تو طبقه شیشم نرفتم
01:04:16تمام انسانهایی که اونجا بودن
01:04:21انسان میفهمیدم اینا انسانن
01:04:23بدشکو وحشتناک
01:04:26بدبو متعفن
01:04:27در حال خوردن
01:04:29و تیکه پاره کردن هم بودن
01:04:31اتاقهایی بود
01:04:33یکی یکی اینا رو میبردن توی اتاقها
01:04:35منو وارد یه اتاقی کردم
01:04:37اون ملک منو پرد کرد توی اتاق
01:04:40وقتی با اون ملک بودم
01:04:43نگاه کردم دیدم
01:04:45پر از انسانها
01:04:47زن و مرد ولی بدون لباس
01:04:50اونجان
01:04:51همه دارن منو نگاه میکنن
01:04:53این ملک منو پرد کرد
01:04:55و خودش رفت
01:04:56دیگه در بستش
01:04:58توی این ظلمات
01:05:01یه باره اینا شروع کردم
01:05:03به تغییر شکل دادن
01:05:04یه تخت
01:05:06سنگی ولی قرمز
01:05:08اون وسط بود
01:05:10یکی از اینا
01:05:14یه حلقه گوشش بود
01:05:16و حیبتش از همه بزرگتر
01:05:19رئیس اینا بود
01:05:21من اومد اینجوری گرفت
01:05:24پرد کرد روی این تخت
01:05:26یعنی وقتی یه چیزی ها
01:05:27الان من پرد کنم روی میز
01:05:29از او بر میره
01:05:30وقتی منو پرد کرد
01:05:32چسبیدم به این میز
01:05:34به این تخت
01:05:34و شروع به سختن کردم
01:05:37دود ازم بلند میشود
01:05:39تاریکی ازم بلند میشود
01:05:41یعنی
01:05:41حسی کردم دارم
01:05:42جزقاله میشود
01:05:46و اومد
01:05:48شروع کرد به لباسای من
01:05:49در آوردن
01:05:50یه تیکی از بدن ما
01:05:53چند شروع کرد بخوردن
01:05:55بقیه هم از اطراف
01:05:57نزدیک شده بودن
01:05:58اونایی که نزدیک شده بودن
01:05:59یعنی اجازه داشتن
01:06:00میچندن میخوردن
01:06:02و دوباره رشد میکرد
01:06:03بدن هم دوباره سالم میشود
01:06:05و یه لازه
01:06:07شیطان
01:06:08اون بالا هلهله میکرد
01:06:10شیطان یه گوشه
01:06:12یه اون فضا
01:06:13بالا
01:06:14داشت
01:06:16خیلی بدشک
01:06:17و خیلی
01:06:17شاد
01:06:20چشم که به شیطان افتاد
01:06:23پر از قرور بود
01:06:24قرورش منو دیوونه کرد
01:06:26عذاب من اونجا
01:06:28بدترین عذابم
01:06:29دیدن قرور شیطان بود
01:06:31چون خودم یادم میومد
01:06:32هلهله میکرد
01:06:35یه باره دیدم
01:06:36این
01:06:37دوتا نور
01:06:39وارد شدم
01:06:40وقتی نزدیک شدن
01:06:43یه خانمی بود
01:06:45من توی زندگیم
01:06:47یه صبح داشتم
01:06:49از یه جایی رد میشدم
01:06:50یه صبح نه
01:06:50یه شب
01:06:51ولی ساعت دو سه شب بود
01:06:53داشتم از یه جایی
01:06:55دو سه صبح
01:06:56صبح
01:06:56دو سه صبح بود
01:06:58داشتم از کنار
01:06:59یه خونه رد میشدم
01:07:00دیدم یه قریبه
01:07:01وارد خونه شد
01:07:02من حس کردم
01:07:04گفتم این دوزده
01:07:05اشناختم که کیه
01:07:07یه سیاهی رفت توی این خونه
01:07:08و در بسته شد
01:07:09من فکرم دوزده
01:07:11در از بینون قفل کردم
01:07:12صدا زدم
01:07:13هر کی هستی بگو بینم
01:07:15کی هستی
01:07:15توی خونه چه کار میکنی
01:07:16خلاصه
01:07:18یه هیچ صدایی نمیومد
01:07:19یه باره دیدم
01:07:20یه خانمی گفت
01:07:21تو رو خدا
01:07:22صدا تو نه بر بالا مردم میفهم
01:07:24ای
01:07:25و در رو باز کردم
01:07:28در رو باز کردم
01:07:29رفتم تو
01:07:30اون شخصی که وارد شده بود
01:07:32با عصبانیت اومد
01:07:34با من درگیر بشه
01:07:35و فلان
01:07:37او کرد به من
01:07:38فوش و فضیعت دادن
01:07:40این خانمه جدا کرد
01:07:41من خب
01:07:43مرده رفت
01:07:44از خونه رفت
01:07:46تو رو خدا برو
01:07:47برو اون رفت
01:07:48حالا
01:07:49خدا به فریاد همه اون برسه
01:07:52اینا خب
01:07:53نیت بد داشتن
01:07:54و
01:07:56متاسفانون
01:07:57خانم شوهر داشت
01:07:58خدای منو ببخش
01:07:59اگه اینا دارم
01:08:00الان اینجا بازگونی کنم
01:08:02تا حالا جایی نگفتم
01:08:03چون
01:08:04لازم دونه
01:08:06یعنی
01:08:06حس کردم
01:08:08به درد کسی بخوره
01:08:09این
01:08:11خانم
01:08:12من
01:08:12گفتم
01:08:13شرایط جور نشه
01:08:15چون
01:08:15همه چیز
01:08:16واقعا نیت هم این بود
01:08:17شروع کردم
01:08:19باش
01:08:20صحبت کردم
01:08:21به خدا
01:08:21حیف زندگیت
01:08:23حیف و اینجوری
01:08:24اینجوری
01:08:24این گذشت
01:08:26من از این خونه
01:08:27اومدم
01:08:27رفتم بیرون
01:08:28تا این لحظه
01:08:29به هیش که نگفته بودم
01:08:30اون خانم
01:08:31با یه حالت
01:08:32زار و
01:08:33خیلی
01:08:34با این که
01:08:35شیطون رو می دیدن
01:08:36می گفت
01:08:36این که از خودمونه
01:08:38خدا به فریادش برسه
01:08:40اینشالله به فریاد
01:08:40همه من برسه
01:08:41اومد اونجا
01:08:42دست به آسمون
01:08:44به خدای
01:08:45این آب روی من
01:08:47حفظ کرد
01:08:48این می تونه
01:08:49زندگی من
01:08:50خراب کنه
01:08:51نکرد
01:08:52این می تونه
01:08:52از من
01:08:53سو استفاده کنه
01:08:54نکرد
01:08:55و و و
01:08:56خدای کمکش کن
01:08:59نزاری
01:08:59حیثیتش بره
01:09:02نزاری
01:09:02لطمه بش بره
01:09:03این اتاق
01:09:05برای
01:09:06کارهای
01:09:06زشتی
01:09:07که من
01:09:08کرده بودم
01:09:09بود
01:09:09نگاه های بدی
01:09:10که به ناموس
01:09:11مردم کرده بودم
01:09:12خطاهای بدی
01:09:13که کرده بودم
01:09:14و اونجا
01:09:16یه باره
01:09:17اینا همه
01:09:19رفتن
01:09:20اون گوشه
01:09:20خشک شدن
01:09:23یه ملک اومد
01:09:24منو از اونجا
01:09:25برد بیرون
01:09:26وارده
01:09:27یه اتاق دیگه
01:09:28کرد
01:09:28اینجا برای دروغام
01:09:30رفته بودم
01:09:31دروغایی که
01:09:32تو زندگیم گفتم
01:09:33شیطان
01:09:34اطرافم و شیاطین
01:09:36گرفته بودن
01:09:36شادی میکردن
01:09:38هل هله میکردن
01:09:39من
01:09:40یک کشون اومد
01:09:41شیطانم همونجا
01:09:42بالا شادی میکرد
01:09:43دهن منو باز کرد
01:09:44زبانمو کشید بیرون
01:09:46تمام پوست دهنم
01:09:48سخفم
01:09:49با زبانم میومد بیرون
01:09:50تیکه تیکه میکرد
01:09:51جلو میخورد
01:09:52دوباره زبان در میوموردم
01:09:54یکی دیگه شو میومد
01:09:55میکنم بخورد
01:09:56با هر کلمه دروغی که
01:09:57میگفتم
01:09:58گفته بودم
01:09:58تو زندگیم
01:09:59شیطان میومد
01:10:01لبمو بوس میکرد
01:10:02با بوسیدن شیطان
01:10:04درونم پر از گدازه میشد
01:10:06من دروغ گفتم
01:10:09آوروی فلانی رو حفظ کنم
01:10:11دروغ دشمن خدا
01:10:13چرا اصلا دروغ مسلحتی چیه
01:10:15چرا دروغ گفتی
01:10:16دروغ نباید چیز بنام
01:10:18دروغ مسلحتی نبود
01:10:19دروغ نباید میگفتی
01:10:21من بردن
01:10:24طبقات پنجام
01:10:25برای ادامه ماجره
01:10:27فقط عذاب میکشیدم
01:10:29اینجا دیگه
01:10:30بدهی نبود
01:10:31عذاب میکشیدم
01:10:32طبقه پنجام
01:10:33تمام اون گناه هایی که گفتم
01:10:36عذابشو کشیدم
01:10:37طبقه چارام
01:10:38طبقه سوام
01:10:41داشتم عذاب میکشیدم
01:10:43برای عذاب بدنم
01:10:45دیدم
01:10:45یه تونل باز شد
01:10:48به طبقه هفتم بالا
01:10:50مصبت هفت
01:10:51و من اونجا بودم
01:10:53اونجا عذاب میکشیدم
01:10:55اونجا بودم
01:10:56دو تا خانم بایستاده بودم
01:10:59اول یه خانم بود
01:11:02یه خانم
01:11:04زیبا
01:11:06پوشیده
01:11:06محجبه
01:11:07و یه نگاهی به من کرد
01:11:10یه خانم دختری
01:11:12دیگه هم اومد کنارش
01:11:13من دو بار تو زندگیم
01:11:16با
01:11:17شخصای درگیر شده بودم
01:11:20یه کارگر داشتیم
01:11:22قسمش این بود
01:11:23به ناموس زهرا قسم
01:11:25این کار رو نکردم
01:11:27به ناموس زهرا قسم
01:11:29من این حرف رو نزدم
01:11:32من درگیر شده بودم
01:11:34و کتک خورده بودم
01:11:36به خاطر این کار
01:11:37این چه قسم میداری میخوری
01:11:39چیه بابا
01:11:41اصلا بابا سید بازی درم
01:11:43گفت من کاری بی ندارم
01:11:45میفهمی چی میگی
01:11:46به خاطر این قیرت کشیده بودم
01:11:49درگیر شده بودم
01:11:51کتک خورده بودم
01:11:52یک
01:11:52دو با یه مددایی درگیر شده بودم
01:11:54مددای حالبیت
01:11:55که اونجا واقعی آشورا را
01:11:58جوری داشت صحبت میکرد
01:12:00که خدای نکرده
01:12:02نعوذ بالله
01:12:02نعوذ بالله
01:12:03به بانوان بعد از آشورا
01:12:06حد که حرمت شده بود
01:12:07نعوذ بالله
01:12:09من با این مددا درگیر شده بودم
01:12:12فوشم بشتاده بودم
01:12:13و طرفتارای اون مددا
01:12:16دوباره من زده بودم
01:12:17اینجا قربونش برم
01:12:19خانم حضرت رغیه سلام الله علیه ها
01:12:22خانم حضرت زینب سلام الله علیه ها
01:12:25دست بردم به آسمون
01:12:26خدایا این
01:12:28فرزند ما قیلت ما را کشید
01:12:32این عذاب ما به جون میخریم
01:12:37این عذاب نظار بکشیم
01:12:40من بدهی نداشتم
01:12:42بدهی هم تصویه شده بود
01:12:43فقط قرار بود
01:12:44از همونجا عذاب بکشم
01:12:46دوباره بیام بالا
01:12:47و من اومدم تو روشنهایی
01:12:51و به روشنهایی رسیدیم
01:12:53و به جایی رسیدم که
01:12:55توی اون رودخونه
01:12:57کنار جدم آقا امام حسین
01:12:59و پدر و زرگ بابام بودم
01:13:03و از تاریکی و ظلمت نجات پیداردن
01:13:05روایت از تاریکی و ظلمت به روشنهایی رسید
01:13:09ما هم
01:13:12در این
01:13:13بلند قفص
01:13:16مهربان
01:13:18که
01:13:20شب هاست
01:13:21میزبان ماست
01:13:22به روشنهایی رسیدیم
01:13:24خدایش شکر
01:13:26به لطف خدا
01:13:27به لطف خداییی که میفرماید
01:13:31سوگند به صبح
01:13:33هنگامی که آشکار میشود
01:13:36هنگامی که آشکار میشود
01:13:40ازا اسفر
01:13:41که
01:13:43همه ی انسانها
01:13:45به دستاوردهای خودشون
01:13:48رهین هستن
01:13:51در گروه کارهایی هستن که خودشون انجام دادن
01:13:54قسم میخوره
01:13:58خالق صبح
01:13:59به صبح
01:14:00چه زمانی
01:14:02هنگامی که آشکار میشود
01:14:03آغاز صبح
01:14:05همین الان
01:14:06خداوند به همین زمان قسم میخوره
01:14:09که
01:14:09همه ی ما
01:14:11کلو نفسن به ما
01:14:13کسبت رهینه
01:14:14ما
01:14:15رهین همه ی
01:14:16کارهایی هستیم که انجام میدیم
01:14:18و این روایت ها
01:14:21سوگند به خالق صبح
01:14:23سوگند به صبح
01:14:26هنگامی که آشکار میشود
01:14:27به ما همین رو میگه
01:14:28ما به هران چند جا میدیم
01:14:31گرفتاریم
01:14:34یا پاداش دریافت میکنیم
01:14:37یا گرفتاریم
01:14:40خدا را قسم میدیم
01:14:42به صبحی که
01:14:43در جای جای
01:14:44کتاب خودش
01:14:46قسم خورده
01:14:47به صبح
01:14:48قسم به صبح
01:14:49قسم به صبح
01:14:50قسم به صبح
01:14:51خدا
01:14:53خداونده
01:14:54قسم به صبحی که آفریدی
01:14:56هران چه که ما کست میکنیم
01:14:59هران چه که
01:15:01دستاورده هست
01:15:02برای ما
01:15:03و ما رهین هستیم
01:15:05در گروهش هستیم
01:15:06همه رو مورد رضای خودت قرار بده
01:15:09الهی
01:15:09آقا سید
01:15:12سر این قرار حاضر شدید
01:15:13قرار دیگری بگذاریم
01:15:15انشاءالله
01:15:17به گونه ای رفتار کنیم
01:15:19به گونه ای گفتار کنیم
01:15:20نیت ما
01:15:22نسبت به دیگران
01:15:24نسبت به خلقت خدا
01:15:25نسبت به خودمون و خدا
01:15:28به گونه ای باشیم که
01:15:31اصلا طبقات پایین
01:15:33سهم ما نباشه
01:15:34اله
01:15:35از همون آغاز ما رو بکشن به
01:15:39طبقات بالا
01:15:40و اصلا ما
01:15:43بیخبر بمونیم
01:15:45از آنچه که شما
01:15:46تجربه کردید
01:15:48و از تاریکی ها
01:15:49تیرگی ها
01:15:50ظلمت ها
01:15:51فقط همون جایی که شفاعت می کنن
01:15:54همون جایی که دستگیر هستن
01:15:55الهی ها
01:15:56اگر موافقید آقا تلاش کنیم
01:15:59سر این قرار حاضر بشیم
01:16:00ما هم
01:16:00قطعا می دونم ما سر اون قرار حاضر می شیم
01:16:04خواهش می کنم
01:16:05تلاش کنیم همه
01:16:06با هم
01:16:07به این قرار
01:16:09و این گونه قرارهای زیبا برسیم
01:16:11تلاش کنیم
01:16:12کسی از قرار
01:16:13جا نمونه
01:16:14هم به خودتون
01:16:15هم به خودمون
01:16:17و هم به دیگران
01:16:18کمک کنیم
01:16:19حد اکثر رفقا
01:16:21با هم
01:16:22در این قرار
01:16:24در بهترین قرارگاهان آلم
01:16:26انشاءالله گرده هم باشیم
01:16:29بیقراریم
01:16:30تا وقت قرار
01:16:31و باز هم خوش آمده دازه
01:16:47و در پایان
01:16:49سلام
01:16:50و نور مهربانی خداوند
01:16:53بر شما
01:16:54تا ونده تر از همیشه
01:16:57ملکا
01:16:59ذکر تو گویم
01:17:01که تو پاکی
01:17:04و خدایی
01:17:06نروم
01:17:10جز به همان ره
01:17:12که تو
01:17:13امره نمایی
01:17:15همه درگاه
01:17:21تو جویم
01:17:23همه از فضل تو
01:17:25پویم
01:17:27همه توحید
01:17:32تو گویم
01:17:33که به توحید
01:17:35سزایی
01:17:37ندامان
01:17:38ندامان
01:17:40وز به تو
01:17:41گفتن
01:17:42که تو
01:17:43در فهم
01:17:44نگندی
01:17:45ندامان
01:17:47شبه تو
01:17:48گفتن
01:17:49که تو
01:17:50در وح
01:17:51نیانی
01:17:53نبودی
01:17:54خلقه تو
01:17:55بودی
01:17:56نبود
01:17:57خلقه تو
01:17:59باشی
01:17:59نبه جنگی
01:18:02نبه گردی
01:18:03نبه
01:18:04موسيقى
01:18:34موسيقى

Recommended