زندگی یلدیز با ملاقات با اندر آرگون تغییر می‌کند. خواهرش زینب کار در شرکت علیهان، شریک خلیل، را آغاز می‌کند. در حالی که یلدیز در تلاش است تا به آرزوهایش برسد، زینب به دنیای جدیدی وارد میشود که با اتفاقاتی روبرو خواهد شد که هرگز تصور نمی‌کرد...
یلدیز و زینب دو خواهر هستند که بسیار یکدیگر را دوست دارند. یلدیز از جوانی همیشه آرزوی ثروتمند و محترم شدن را داشته است. یلدیز به عنوان پیشخدمت در یک رستوران محبوب در میان جامعه اشرافی کار می‌کند و زینب نیز در یکی از شرکت‌ها به عنوان کارمند فعالیت می‌کند. زندگی یلدیز با پیشنهاد زنی از جامعه اشرافی به نام اندر آرگون تغییر می‌کند. اندر به دنبال زنی است تا از شوهرش خلیل آرگون خلاص شود و بتواند با معشوقش زندگی کند، و یلدیز را برای این کار انتخاب کرده است. اندر به یلدیز می‌گوید که باید شوهرش را فریب دهد و در عوض پاداشی دریافت خواهد کرد. یلدیز این پیشنهاد را که نقطه عطفی در زندگی‌اش است، می‌پذیرد. شرکتی که زینب در آن کار می‌کند، توسط یک تاجر ثروتمند به نام علیهان خریداری میشود. علیهان و زینب تفاوت‌ها و تضادهای زیادی دارند، اما این تفاوت‌ها به مرور زمان به تعاملات مهمی تبدیل میشود. اما آنچه که یلدیز و زینب نمی‌دانند این است که علیهان شریک خلیل و برادر شوهر دوم اوست. بنابراین، تصمیمات آن‌ها نه تنها بر زندگی خودشان تأثیر می‌گذارد، بلکه زندگی یکدیگر را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.
بازیگران: طلعت بولوت شوال سام اونور توناج ادعا عچی سفدا ارگینچی شفاک پكدیمیر ایرم كاهیااوغلو باریش آیتاج سینان اروجلو نیلگون ترک‌سور کیوانچ کسابالی
سناریو: ملیس جیولک و زینب گور تولید: MEDYAPIM
یلدیز و زینب دو خواهر هستند که بسیار یکدیگر را دوست دارند. یلدیز از جوانی همیشه آرزوی ثروتمند و محترم شدن را داشته است. یلدیز به عنوان پیشخدمت در یک رستوران محبوب در میان جامعه اشرافی کار می‌کند و زینب نیز در یکی از شرکت‌ها به عنوان کارمند فعالیت می‌کند. زندگی یلدیز با پیشنهاد زنی از جامعه اشرافی به نام اندر آرگون تغییر می‌کند. اندر به دنبال زنی است تا از شوهرش خلیل آرگون خلاص شود و بتواند با معشوقش زندگی کند، و یلدیز را برای این کار انتخاب کرده است. اندر به یلدیز می‌گوید که باید شوهرش را فریب دهد و در عوض پاداشی دریافت خواهد کرد. یلدیز این پیشنهاد را که نقطه عطفی در زندگی‌اش است، می‌پذیرد. شرکتی که زینب در آن کار می‌کند، توسط یک تاجر ثروتمند به نام علیهان خریداری میشود. علیهان و زینب تفاوت‌ها و تضادهای زیادی دارند، اما این تفاوت‌ها به مرور زمان به تعاملات مهمی تبدیل میشود. اما آنچه که یلدیز و زینب نمی‌دانند این است که علیهان شریک خلیل و برادر شوهر دوم اوست. بنابراین، تصمیمات آن‌ها نه تنها بر زندگی خودشان تأثیر می‌گذارد، بلکه زندگی یکدیگر را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.
بازیگران: طلعت بولوت شوال سام اونور توناج ادعا عچی سفدا ارگینچی شفاک پكدیمیر ایرم كاهیااوغلو باریش آیتاج سینان اروجلو نیلگون ترک‌سور کیوانچ کسابالی
سناریو: ملیس جیولک و زینب گور تولید: MEDYAPIM
Category
📺
TVTranscript
00:00:00PYM JBZ
00:00:30محلومه که یه نقشهی تو سرت داری
00:00:32اما واقعا برام مهم نیست
00:00:35اگه حرفی داری همینجا بزن
00:00:37نه نمیشه اینطوری حرف زد
00:00:39از رم دیگر رو میبینیم خب
00:00:41میدونی من کهی با هات حرف میزنم
00:00:43وقتی که از برادرم جدا بشی
00:00:45شاید در مورد همین میخوام با هات حرف بزنم
00:00:49بهتره اجولانه تصمیم نگیری
00:00:51من با تو جایی قرار نمیزنم همینجا حرفتو بزنم
00:00:55جا و ساعتش با خودت
00:00:58زنگ نمیزنم
00:00:59آه چه انتخابه قشنگی کردی
00:01:04این رنگ تو رو جوانتر نشونیده
00:01:07به نظرم حتما بخرش
00:01:08بابای عزیزم
00:01:10تیفونه بازم از صبح ما به همشهد
00:01:14سلام خانوما
00:01:22سلام
00:01:23آیه اندرجون خوش اومدید
00:01:27میخیلی من امیده
00:01:27من که بودم اما تو نبودی عزیزم
00:01:31عزیزم خیلی خوب شد که امروز تا رو این جدیدم
00:01:34ابرو رو که میشنسی درسته
00:01:36همسر جدید فاروق
00:01:38آه آره میشنسمش
00:01:40میگم اونم اوضف کنیم
00:01:42مارال جون میدونی که هر کسی
00:01:46نمیتونه اوضف معسسهی ما بشه
00:01:48باید بتونه یه کمک های خاصی بکنه
00:01:51وگرنه زن هر آدم پول داری
00:01:54میتونست خیلی راحت بیاد و بگه
00:01:55میخوام اوضف معسسهی شما بشم
00:01:58درست نمیگم؟
00:01:59خودت هم میدونی که ایک از نقاط قوت
00:02:02معسسهی ما اینه که تعداد
00:02:03عزاش خیلی محدوده
00:02:05درسته؟ حق داری اینو منم میدونم
00:02:08اما برای پروژه
00:02:09مدرسه جدیده مو میتونیم با کمکش
00:02:11مسالح بخریم
00:02:12برای این نیازی به گرفتن
00:02:15اوضف جدید نداریم خودم حلش میکنه
00:02:18پس خودت انجامش به دست ازم
00:02:20اگه یادت باشه قبلا شرکت
00:02:21آرگان به همون کمک میکرد
00:02:23اما الان جواب سلام
00:02:26منم نمیدن
00:02:27تا اونجایی که من در جریانم آقا علیهانم
00:02:30حمایت من نمی کنه
00:02:32از دست تو مارل جون
00:02:38منو با خودتو زنه ای که به شاهرشون
00:02:40وابسته هستن یکی نکن
00:02:41عزیزم
00:02:42من به حمایت هیچ کس احتیاجی ندارم
00:02:45متوجه نیستی عزیزم
00:02:47سای کن زودتر دست به کار بشی
00:02:50وگرنه ابرو رو عوض میکنیم
00:02:52خوش آمدی زهرین جون
00:03:02خوشحالم بچه بازی در نعی وردی
00:03:04و اومده
00:03:05بفنو میت خانم
00:03:05زیاد نمیمونم دستتون درد نکنه
00:03:08میخوام بدونی من از روی کنچکاوی
00:03:11اینجا نایمدم
00:03:12فقط میخواستم که دست از سرم برداری
00:03:14زهرین با این رفتارات رابطمونو خراب میکنی
00:03:19دوستیمون ادامه پیدا نمیکنه هم
00:03:21چون نمیخوام با هات سمیمی بشم
00:03:23به نظرم همینجوری خوبه
00:03:24باشه
00:03:25میرم سر اصل مطلب
00:03:27میشندم
00:03:27خب میخوام از علیهان جدا بشم
00:03:32یعنی چی؟
00:03:37چرا تعجب میکنی؟
00:03:39مگه همتون اینو نمیخواستین؟
00:03:41آره خب
00:03:42آره میخواییم
00:03:43خب منم گفتم بیشتر از این کشش ندم دیگه
00:03:45کار خوبی میکنی اندر
00:03:48علیهان هیچ وقت نمیتونه برات شوهر خوبی بشه
00:03:51راستش من از علیهان هیچ انتظاری ندارم
00:03:56چی میخوای؟
00:04:00زبون همدیگر خوب میفهمیم
00:04:04فکر کردی از این ازدواج
00:04:06دست خالی میخوام برم بیرون؟
00:04:08گفتم چی میخوای
00:04:09سحام تو میخوام
00:04:13نفهمیدم
00:04:19نصف سحامی که مدیویتشو به حالی دادی رو
00:04:23بده به من همین
00:04:25اندر
00:04:26سرت خورده جایی؟
00:04:28من بی خودی زن علیهان نشدم
00:04:32علیهان قولایی به من داد اما به هیچ کدومشون عمل نکرد
00:04:35با حالیت آشدی کرد
00:04:37من تنها موندم
00:04:39اگه من سحامو به من ندی؟
00:04:43برادر عزیزت علیهان جون
00:04:46تا آخر عمرش شوهر من میمونه
00:04:48تو دیوونه شدی
00:04:51اندر
00:04:52با خراب کردن زندگی علیهان چی آیدت میشی؟
00:04:57زندگی من چی؟
00:04:59من بیشتر از هر کسی لایق اون سحام هستم میفهمی؟
00:05:03اون وقت اگه ندمش چی؟
00:05:06اگه ندی؟
00:05:08خب اگه ندی
00:05:12مدت طولانی عروس و خوهر شوهر میمونی
00:05:15و خودت هم میدونی
00:05:17اینجوری تمام آرزوهایی که برای علیهان داری
00:05:20باده هوا میشن همین
00:05:23زرین زود باش
00:05:27ارزش داره اون سحام ها رو به من بدی قشنگه هم؟
00:05:30اون سحام برایت اصلا اهمیتی نداره
00:05:34زندگیت زندگیت لنگ اونا نیست
00:05:36اگه واقعا همون طوری که میگی
00:05:39علیهانو خیلی دوست داری
00:05:41میشنی به حرفای من خوب فکر میکنی
00:05:43فکر آینده ی علیهان باش
00:05:46یا امزا میکنی و برادرتو نجات میدی؟
00:05:50یا این که من رو به عنوان عروس همیشگیتون قبول میکنی
00:05:56تو واقعا مشکل داری
00:05:59خب باشه میتونی اینجوری هم به قضیه نگاه کنی
00:06:07اگه تو این مدت علیهان به من علاقه من شد
00:06:11اون وقت چی کار میخوایی بکنی زرین جنه
00:06:13اگه مثل حالیت عاشقم بشی چی؟
00:06:17وای نکنه برادر زاده دلت میخوای
00:06:20زرین جنه میخوایی امنه بشی آره
00:06:22نگران نباش به فکرش هستم
00:06:26امنه بودن خیلی بهت میاد نه؟
00:06:40سلام شوهر خوشتیب من
00:06:42سلام اندر تو چطوری؟
00:06:45خوبم عزیزم
00:06:46علیهان بد نیست برگردی سر خون زندگیتا؟
00:06:51گفته بودم تا وقتی جداشیم تو هوتل میمونم
00:06:54باشه اصرار نمی کنم بگذاریم
00:06:59خوب
00:07:00خبرهای خیلی خوبی برات دارم
00:07:02الان باید بترسم
00:07:04چون به طور معمول خبرهایی که از دیدگاه تو خوباً برای من همیشه با وحشت هم راه
00:07:09آدم بمیره اما اسمش بد در نره میبینی که
00:07:12بگو چی شده؟
00:07:16علیهان قبول میکنم که از همجا داشیم
00:07:20چی؟
00:07:22آره
00:07:24دیدم که دیگه این ازدواج هیچ سودی برای من و تو نداره علیهان جونو
00:07:29اندر
00:07:30واقعا راست میگی؟
00:07:33جا خوردم چی شد که نظر توض شد میخوام بدونم بگلتفن
00:07:37یه دفعه نظرم عوض نشد
00:07:39منتظر بودم تا به موقش از همدیگه جداشیم
00:07:41وکیلم را صدا بزنم؟
00:07:45آره آره
00:07:46نه ترس
00:07:47این دفعه تصمیم من قطعی علیهان
00:07:50خوشحالم که اینو میشنوم
00:07:53الان بیرول میشه بیایی دفترم لطفاً
00:08:11یعنی تموم شد؟
00:08:36حد اکثار یک هفته دیگه حکم طلاقتون سادر میشه
00:08:39من کارهای لازم انجام میدهم
00:08:41خب، عجله کن
00:08:41خب
00:08:45دیگه آزادی علیهان
00:08:49واقعا ازت خیلی ممنونم که خونرم به من دادی علیهان جونو
00:08:53کاش از اولش همین کارو میکردی که این همه با هم اختلاف پیدا نمیکردی مندر درسته؟
00:08:58آره اما از دستت خیلی عصبانی بودم
00:09:01تو منو تو عمل انجام شده قرار دادیم
00:09:03گفته بودم که هر وقت من بخوام از همدیگه جدا میشیم
00:09:07اما تو کار خودتو انجام دادیم
00:09:10بکسرین، بلاخره به توافق رسیدین، بروسه؟
00:09:15دیروزه هم از زینب خاستگاری کردن
00:09:18انگاری جورایی بندهی خوب خدایی ها؟
00:09:21زینب تصمیم خودشو گرفته
00:09:23برای همین دیگه کاری از دستم بر نمیاد
00:09:25جریان جداییمونم بشنوه
00:09:27مسلمان چیزی عوض نمیشه
00:09:29واقعا؟ باشه
00:09:31از شنیدنش خیلی خوشحال شدم
00:09:34ببین علیهان، شما به همدیگه اصلا نمیامدیم
00:09:38بعد از این
00:09:39کسیو انتخاب کن که بهت بیاده
00:09:41عزیزم باشه؟
00:09:42فعلا یه دوره میخوام از مجردی میرسد
00:09:44ماشه عزیزم
00:09:45امیدوارم بهت خوب خوش بگذاره
00:09:48فعلا عزیزم بابای
00:10:01آبجی جون، باز دنباره چی هستی؟
00:10:07نرفته تو اتاق علیهان پشت سرت وکیل اومد
00:10:09تازه میونم با همه خوب شده
00:10:11لطفا کاری نکن که دوباره دوستان منو ترد کنن خواهش میکنن
00:10:15جانر جون من هر کاری میکنم برای هر دو نفرمونه
00:10:17کش منم بدونم چی کار میکنی ها؟
00:10:20مرگه طلاقو امزا کردم همین
00:10:24چه؟ چی کار کردی؟
00:10:26ظرف یه هفته از علیهان جدا میشم خوبه؟
00:10:29آبجی میترسم ازت بپرسم نقشه بعدی چیه؟
00:10:33نگو، نگو، نگو
00:10:34از کلمه ای سب کن تو خودت ببینی بیشتر میترسم
00:10:37چون بعد از دیدن کارای تو ماها طول میکشه که به خودم بیام خواهد
00:10:40عزیز دلم، به همه اعتماد کن
00:10:44نگران نباش
00:10:45من الان یه جایی دیگه باید برم
00:10:48بعد شب با هم میریم رسطوران و جشت میگیریم باشه؟
00:10:52باشه، باشه
00:10:53به من بگو چی رو میخوای جشت میگیری که منم برسطور سمون آمادشم
00:10:56آبجی نیاز هست برم زیر فولادینی چیزی بخرم یا نه؟
00:10:59آی نه ترس، اینا ترسون نباشه عزیزم
00:11:01بعدن بهت میگم، میبینم اتو
00:11:03بعدن میگه، خدا به خیر کنه
00:11:06از دستتو خدا کنه باز شرمشو به خدا خسته شدم
00:11:09خب میتونیم جلسه رو شروع کنیم
00:11:12دیروز تمام اطلاعات شرکت فالکان براتون ارسال شد؟
00:11:16آره اومد، گفتم یاسم این فایلشو بیاره
00:11:19هلو
00:11:31این در تو اینجا چی کار میکنی؟
00:11:34همین سوالو من میخواستم بپرسم
00:11:38چرا برای شروع جلستتون به شریکتون خبر نداده بودیم؟
00:11:43چی؟
00:11:44خیلی خوب آقاییون، بذاریم براتون شفاف سازی کنم
00:11:49از امروز من صاحبه پانزده درصد از صحام هولدینگ آرگون هستم
00:11:55من الان جزو شرکاتون هستم
00:12:06یعنی بدون من نمیتونین جلسه ای بذاریم
00:12:09این غیر امکنه
00:12:18خوهرم چطور تونسته همچین کاری بکنه؟
00:12:31چی گفتی علی ها؟
00:12:33خیلی خوب، بهتره که همه باهاش کنار بیاییم
00:12:36خب، جایی من کجاست کجا باید بشینم؟
00:12:40اونجا خیلی خوبه یا اونجا حالی جا؟
00:12:42میشه خصوصی حرف بزنیم؟
00:12:45باشه
00:12:46باشه؟
00:12:48اتین، اینو بررسی کن لطفاً، بیا
00:12:53جریان چیه؟
00:13:10گفتم که زهرین در حقم لطف بزرگی کرد
00:13:14برای بعضی یا کار هیچی محسوب نمیشه
00:13:17تفلی زهرین جونم به خاطر برادرش تونست از صحامش بگذاره
00:13:20اندر، بهتره خیلی جوگیر نشی
00:13:22پونزده درصد صحام تو از شرکت هیچ عرضشی نداره
00:13:26با این صحام مثلا میخوای چی کار کنی؟
00:13:28باش میتونی یه گوشه بشینی و من رو نگاه کنی
00:13:30و تو این هولدینگ بیشتر این صحام من دارم
00:13:33هرچی من بگم همون میشه
00:13:35اینو بکن تو مخه
00:13:36میدونم
00:13:37برای همین اومدم که با هات مزاکره کنم عزیزم
00:13:41وای وای وای
00:13:43فکر کردی با هات مزاکره میکنم ها؟
00:13:46چرا که نه؟
00:13:48من میگم که مدیریت صحامم و فعلا بدم به تو
00:13:52پنج سال دیگه هم بهت باگذار کنم نظر چیه؟
00:13:56اه
00:13:57به جاش تو هم؟
00:13:59تو حیعت مدیره به من سمت میدی
00:14:01چرا این کارو بکنم؟
00:14:03اگه میخوای صاحب صحام من بشی خب
00:14:05تو انها راهش همینه
00:14:06فس همین الان بفروشش؟
00:14:09الان نه
00:14:12فیلن به این صحام خیلی احتیاج دارم
00:14:15روی کارت ویزیتم
00:14:17میخوایم بنویسن
00:14:18عضو حیعت مدیره
00:14:21یعنی به خاطر خودنمایی ها؟
00:14:26نه چا که منو میشناسی
00:14:27میخوایم تو چشم همه جایگاه هم خاص باشه
00:14:30فکر میکنم
00:14:36تصمیمتی گرفتم
00:14:39توافقنامه رو با متی میفرستم
00:14:41حالی جون من مطمئنم
00:14:44تا مثل همیشه بهترین تصمیم رو میگیری
00:14:47عسیزم
00:14:47حالی بود
00:14:56رفتم قهوه بریزم
00:15:02دیدم همش دارن اسم منو دادو میزنم
00:15:04بفرما
00:15:05میبینی ما رو درگیره کی کردی؟
00:15:07بسه دیگه
00:15:08بسه
00:15:09حق نداری به هم بگی چی کار کنم
00:15:10چی کار نکنم
00:15:11پول خودمه
00:15:13صحام خودمه
00:15:15هماش از بابام به هم رسیده
00:15:16متوجه شدی؟
00:15:17به هر کی بخوام با گذارش میکنم
00:15:19داشتم به خاطر این موضوع میمردم
00:15:21خودت میدونی به خاطر ازدواج این زنه
00:15:23با علی حال من از مرک برگشتم
00:15:25من با برادر خودم قهر موندم
00:15:28هیچ کدومتون به اندازه من برادر نشدی؟
00:15:30تو حرف نزن
00:15:31من به خاطر زندگی برادرم هر کاری میکنم
00:15:35متوجه شدی حالیت؟
00:15:36برادرم برای من از شرکت مهمتره
00:15:39برای این که از این زن جدا بشه
00:15:40هر کاری کردم
00:15:42از کاریم که کردم پشیمون نیستم
00:15:44من عمرمو پای شما دوتو گذاشتم
00:15:47اخ ندارین دوام کنیم
00:15:51آبجی
00:15:53آفرین بذارین
00:15:56باورم نمیشه
00:15:57برای اولین بار از حقش دفاع کرد
00:15:59این همه سال
00:15:59زدین تو سرش و تحقیرش کردین
00:16:02آخرش جوابتونو داد
00:16:03اما یه چیزی بهتون بگم
00:16:04بهش پیشنهاد کار میدم
00:16:06خوب
00:16:16به سلامتی موفقیت هامون جنر جان
00:16:19آبجی جون
00:16:21کاش همه وقتی طلاق میگیرن
00:16:23اینجوری جشن بگیرن
00:16:25دارین یه چیز دیگرم جشن میگیریم جنر جون
00:16:29نه چی آبجی
00:16:29اون چیه کاش به منم بگیرم
00:16:31تو الان داری با یکی از سهمدارای
00:16:35هولدینگ آرگون شام میخوریم
00:16:37آخه یعنی چی؟
00:16:39در قبال جدایی از ذرین سهم گرفتم
00:16:42چی؟
00:16:43بله عزیزم
00:16:44دیگه از الان منم جزوه حیط مدیره هستم
00:16:47یعنی میشم
00:16:48آبجی جون اصلا باورم نمیشه به خود
00:16:52چجوری تو نستی قانشگانی ها؟
00:16:54خب توی فرصت مناسب پیشنهاد دادم
00:16:56و جواب گرفتم
00:16:57نکنه فکر میکردی تا آخر عمرم
00:16:59با علیهان میمونم آره؟
00:17:00درستش من فکر میکردم
00:17:01تو ازش خوشتون مدی که جدا نمیشی
00:17:03وای مردی که نخود
00:17:04منو به چه دردم میخوره
00:17:05سهمم رو گرفتم
00:17:06و قبول کردم که جدا بشم
00:17:09خدا رو شد
00:17:11خدا رو شد که بلاخره دشمنی تموم شد
00:17:13میتونیم پرچم سلو ببریم بالا ها؟
00:17:15برعکس تازه شروع شده
00:17:18آه همچی جون چرا تمومش نمی کنی؟
00:17:21خسته نشدی؟
00:17:22باست چی تو سرته؟
00:17:23هرونم که دیگه عضو حیط مدیره شدی
00:17:25چی میخوای دیگه؟
00:17:25حرفی میزنی یا جانر
00:17:27این تازه اولشه
00:17:29آبجی من واقعا از این نوع زندگی خسته شدم
00:17:34شاید باورت نشه
00:17:35اما دارم دوچار افسردگی شدید میشم
00:17:38میخوایم زندگی رو بیخیال بشم
00:17:40و برم طولا که تنهایی خودم
00:17:41حواست باشه
00:17:42جانر بر تو که یک اتفاقی نمی افته
00:17:45زود باش تعریف کن
00:17:46ببینم این خاستگار زینب چطوریه
00:17:48بگوی ازن سرگرد بشی
00:17:49آه باشه
00:17:50میخوای پاشم وسط رسطوران برای دو دور برخصم
00:17:53دوست داری؟
00:17:53نظر چیه؟
00:17:54بیشتر سرگرد میشی
00:17:55جانر تحریف کن
00:17:56دیگه صد باش خواهش میکنم
00:17:58آبجی کاش بودی و میدیدی
00:18:00خوش هستم اونجا کل رازای زندگی حالی تو پاک
00:18:03خیلی ممنونم
00:18:10آه آبجی
00:18:12یادم رفعی چیز خیلی مهمه بهت بگم
00:18:15چی شده؟
00:18:16یه لیز اومد شرکت
00:18:18گوشی مناخ خاص منم دادم
00:18:20اما شک کردم
00:18:21افتادم دنبالش
00:18:22رفعی گوشه خلبت با یکی یواشکی شروع کرد به حرف زدن
00:18:26چی میگفت؟
00:18:27میگفت اینجوری نمیشه
00:18:28بعد رو در رو حرف بزنیم
00:18:30و از اینجور حرفایی که خودت بهتر میدیم
00:18:33فهمیدی داشت با که حرف میزد؟
00:18:36کمال
00:18:38جانر اون وقت تو اینو الان به من میگی؟
00:18:43چی کار کنم آبجی چی کار کنم
00:18:44بین این همه دقدقه و کار فراموش کردم
00:18:46چی کار کنم؟
00:18:47از کجا فهمیدی به کمال زنگ زده؟
00:18:50تماسش رو پاک نکرده بود
00:18:52یا حواستش نبودی
00:18:53یا فراموش کرده
00:18:54من میگم این دختر خینگه
00:18:55اما هیچ کس باور نمی کنه
00:18:57خوب دیگه چی ها شنیدی؟
00:18:59جانر خوب فکر کن خواهش میکنم
00:19:00خیلی مهمه
00:19:01یلدیز گفت که
00:19:03تو هوتل بوم فعدا صد دوازه میبینم
00:19:05ببینم جدید تاری میگی؟
00:19:07آه یعنی
00:19:08کمال و یلدیز قرار گذاشتن
00:19:17خیالت بکنه
00:19:19باید یه کاری کنم که برای همیشه از شرش خلاس چیم
00:19:24اگه بتونین دست یلدیز رو رو کنیم
00:19:27کارش تموم میشه
00:19:28زهره و کمال هم از هم جدا میشن
00:19:30زهره رو میگیریم تو مشت خودمون و بعدش هم
00:19:33بعدش هم شمشیر تو میاری
00:19:35میبریش بالا و با صدای بلند داد میزنی
00:19:37زنده باد خودم
00:19:38آبجی جون
00:19:39باز داری بلند پروازی میکنی
00:19:41سب کن امون بدی اینقدر جلی نکن
00:19:43جانه ارشانس به همون رو کرده چرا نمیخوای بفهمی
00:19:46باشه قبول
00:19:49یه چیزی فکرم رو درگیر کرده
00:19:52یلدیز چرا به کمال از گوشی من زنگ زد
00:19:55ممکنه ترسیده باشه که حالیت برای خط شنود گذاشته باشه
00:20:02نه اینکه فکر میکنه خیلی زرنگه
00:20:04من تقیرم
00:20:06یلدیز
00:20:07آفرین به هدادش گلم
00:20:11خوبه اعتمادش رو جلب کردی
00:20:13همینجوری ادامه بده خب
00:20:14ممنونه نارچی
00:20:16خب الان ماید چی کار کنی
00:20:18فردا ساعت دوازده
00:20:20با هم دیگه میریم
00:20:22هوتلی که تو گفتی درسته
00:20:24موی با امرم نمیشه
00:20:29مذارت میخوام خانومو من امروز یکم دیر کردم
00:20:32خب همه حضور دارن
00:20:35خوبه
00:20:37خانومو
00:20:39مذارت میخوام که ازتون خواستم صبح زود بیاین اینجا
00:20:42چون امروز کارای خیلی مهمی داشتم
00:20:45برای همین مجبور شدم بگم که تو این ساعت هم دیگر رو ببینیم خوبه؟
00:20:49چی شده این درجون
00:20:50خب راستش
00:20:54فکر میکنم
00:20:55بدون همه هنگیه با من
00:20:58بین خودتون
00:20:59یه سری تصمیماتی گرفتیم
00:21:01و فکر کردیم که با اومدن اعضای جدید
00:21:05مؤسس کارایش خیلی بیشتر میشه
00:21:07درسته؟
00:21:08ایندرجون
00:21:09نمیدونستیم که روی این مسئله انقدر حساس میشی
00:21:13میدونی که
00:21:14مثل قدیم به مؤسسمون کمک نمیشه
00:21:17ما هم این رای حل رو پیدا کردیم
00:21:19من میخواستم در مورد همین حرف بزنم
00:21:22خوبه؟
00:21:23خیلی خوب
00:21:24حالا که فکر میکنین به مؤسسمون
00:21:26خیلی کم داره کمک میشه
00:21:28من خودم حزینه پروژه
00:21:31مدرسه رو گردن میگیرم
00:21:33خود خودم
00:21:35اسپانسرت کیه؟
00:21:40آقا علیهانه؟
00:21:44مارال جو
00:21:46من به اسپانسر احتیاجی ندارم
00:21:49خودم اسپانسر خودمم
00:21:51آرستی
00:21:52شاید یادم رفتی که اینو بهتون بگم
00:21:55من بغیر سهمدار شرکت آرگون
00:22:00عضو حیعت مدیرشونم هستم
00:22:03به من گفتن به هم احتیاج دارن
00:22:05متوجه هستین که
00:22:07خب چی کار کنم؟
00:22:09خب
00:22:10بعد از این مشغله کاریم به مراتب بیشتر میشه
00:22:13اما
00:22:14قول میدم برای مؤسسه خودمون وقت بذارم
00:22:18راستی
00:22:19فکر میکنم وقتشه که
00:22:21سلاحیت اعظامونو که دوست دارن
00:22:24از بیرون افرادی رو
00:22:25وارد این مؤسسه بکنن
00:22:27و بررسی کنیم
00:22:28بهتره که متوجهشی میخوان خوبی کنن
00:22:31یا میخوان بدی کنن
00:22:33چون معلوم نیست
00:22:34آبجی جون
00:22:49الان میخوان چی کار کنیم؟
00:22:50معلومه دیگه
00:22:51میریم جلی هوتلی که قراره برن
00:22:53و منتظر میمونیم
00:22:54من که گفتم قرار گذاشتن
00:22:56قرار گذاشتن آره
00:22:58اما اگه از نقشه های یلدیز باشه چی؟
00:23:00احتمالش هست
00:23:01معلومه که احتمالش هست
00:23:03ازش هیچی بعید نیست
00:23:05باید خیلی مراقب باشیم
00:23:07اما اگه دوتاشون با هم اومدن
00:23:09اون وقته که باید نقشه همونو
00:23:11عملی کنیم دادش چی؟
00:23:13آبجی
00:23:13بعدش هم با هم در بریم
00:23:15نفهمن کار ما بوده
00:23:16وای عزیزم
00:23:17میخوایی ما چون اونا رو بگیریم گیریم
00:23:19که فهمیدن کار ما بوده
00:23:21چی کار میتونن بکنن
00:23:22کسی به ما هیچی نمیگه
00:23:23خیالت راحت باشه
00:23:24ترسد خیلی بی خوده
00:23:26بهتره همینجا بشینام
00:23:49خوبه
00:23:50بگو ببینم
00:24:08اینجا وایسیم کسی ما رو نمیبینه نه؟
00:24:10نمیبینن آبجی جون نمیبینن
00:24:12اما از طرف یه مجبوریم اینجا بسیم
00:24:13وگر نمیتونیم در رو ببینیم
00:24:14ما میخواییم چند دقیقه اینجا منتظر بمونیم
00:24:16اشکالی نداره؟
00:24:17اشکالی نداره
00:24:18یلدیز عجب دل و جرعتی داره
00:24:20با اینکه شوهری مثل حالی داره
00:24:22با اشکش هم قرار میزره
00:24:23آه اشکش فوران کرده
00:24:25از اواقع بهش هم خبر نداره
00:24:27شانس آوردیم توی خونه هستن
00:24:29اگه توی خونه نبودن که از هم دور میشدن
00:24:31آبجی جون خوشم میاد
00:24:32هیچی از چشم در نمید خدا
00:24:35کجا موندی یلدیز
00:24:38آه یه تاکسی اومد
00:24:43یلدیزه؟
00:24:44نمیبینم
00:24:45خودشه
00:24:53آره خودشه
00:24:54خوبه اگه بزن کمالم بیاد
00:24:59یعنی ما خوشان سرین آدم روی زمینیم درست میگم
00:25:02خودشه
00:25:08اصل کاریم اومد
00:25:10خوب خانوما و آقایون بازی شروع میشود
00:25:16باشه
00:25:27خیالت راحت باشه
00:25:28پس من دیگه میرم
00:25:30کمال پولشو میخواد
00:25:37کمال پولشو میخواد
00:25:51آقا حالی نمیتونیم از آقا کمال یه مدت محلت بگیریم؟
00:25:54چجوری محلت بگیرم؟
00:25:56دارو نداروشو از دست داده
00:25:58احمق
00:25:58نمیخوام دخترم به خاطرش عذیت بشه
00:26:02خوشحار شدم شرکت نیمد
00:26:08اما به جایش زنگ زده
00:26:09چی میخوای اندر؟
00:26:11واقعا که حالی جون آدم با شریکش اینطوری حرف میزنه عزیزم؟
00:26:16اندر
00:26:16الان تو جلسم
00:26:17چی میخوای؟
00:26:18حتما الان داری همه ای تلاشتو میکنی تا از شرم خلاصشی
00:26:22من حضرت میخوام مزاهم شدم
00:26:24اما باید خودتو برسونی اینجا
00:26:27کجا بیام؟
00:26:29تو هوتل بومم
00:26:30منتظرتم
00:26:31اونجا کجا هست؟
00:26:33بازم داری مزاق رفت میگی؟
00:26:35اگه کنجکاف نیستی بدونی همسر عزیزت تو هوتل با کیا قرار میذاره
00:26:39خب من چیزی نمیتونم بهت بگم
00:26:41فقط خداحافظی میکنم عزیزم مزاهمت نمیشن
00:26:43اندر
00:26:44منظورت از این حرفا چیه؟ درست حرف بزن
00:26:47فکر میکنم بهتره بیا یا خودت ببینی حالیت جون
00:26:52غربان خبر بدی گرفتیم
00:26:59بله اندر
00:27:02آه زهر جون
00:27:04صداد خیلی ناراحت چیزی شده
00:27:07بابا بام شریک شدی
00:27:08شنیدم باز بیخبر از من یه کارایی کردی
00:27:10بعد میگی من تو دوسته سمیمی هستی
00:27:13خب عزیز دلم نمیخواستم سروپرایزم خراب شه
00:27:16اگه بهت میگفتم دیگه فایدهی نداشت درست میگم
00:27:19اما زنی زدم یه چیز دیگر رو ازت بپرسم
00:27:22فکر میکنی الان کمال کجاست؟
00:27:26مشکلی پیش اومده؟
00:27:29آره زهر جون مشکل بزرگی پیش اومده
00:27:31میدونی که من خوبیه تا رو میخوام
00:27:34برای همین میخوام تو حقیقت رو بتونی
00:27:37میشه بگی چی شده؟
00:27:40بیا و بیا با چشایی خودت ببین
00:27:42ما تو هوتل بومیم
00:27:44منتظرت هم عزیزم
00:27:46خودش برانه
00:27:49خوب حالی تم رسید
00:27:59جانر تو برا نمیخوام تو رو ببینه
00:28:00خیلی خبرشو بهت میتنم باشه؟
00:28:02باشه
00:28:11حالیت؟
00:28:19اگه باز به خاطر یه موضوعی مسخره منه تا اینجا کشنده باشی
00:28:22بیچارت میکنم اندر
00:28:24اگه نمیامدی پشیمون میشدی
00:28:26بیبریم تو
00:28:27چی شد؟
00:28:37همین الان؟
00:28:37حالیت؟
00:28:38با اندر اومد تو هوتل
00:28:41واقعا اومدن؟
00:28:42باشه ممنون
00:28:43فیلن خدافز
00:28:44خیلی ممنونم
00:28:54بگو موضوع چه؟
00:28:58بابا؟
00:28:59زهرا تو برای چی اینجا اومدی؟
00:29:03بابا خودت برای چی اینجای؟
00:29:04اندر به هم گفت بیام
00:29:07به هر دو نفرتون گفتم بیاییم
00:29:08چون این موضوع به هر دوتون رب داریم
00:29:10الو ایلدیس همین الان زهرا هم اومد تو
00:29:14جدی میگی؟
00:29:16خوشحالم کردیم
00:29:21چقدر بده که پدر و دختر سرنوشتشون مثل همه
00:29:25اندر
00:29:29بیشتر از این موضعرف نگو
00:29:31هرچی میخوایی بگی بگو
00:29:33نمیتونم بگم
00:29:34چون میخوام ببینید
00:29:36جوابی که منتظرش این تو اتاق دو هزار و سی سد و دوه
00:29:40میخواییم بریم؟
00:29:41میدونی که چی کار کنی؟ همونطور که گفتم
00:30:00آره آره
00:30:01آفرین
00:30:02وایسا
00:30:03این دردیگه دارم کلافه میشم میشو به هم بگی چی شده؟
00:30:09سب کن و ببین اینقدر عجول نباشت عزیزم
00:30:12منتظر باش
00:30:15گلیز؟
00:30:17دارم میام کمای
00:30:21تا دو ثانیه یه دیگه
00:30:25من که این در رو باز کردم بودو برو اون یکی در رو باز کن باشه
00:30:29باشه
00:30:30گلیز بیا دیگه
00:30:31اومدم عزیزم چیزی نمونده تو چشماتو ببن
00:30:34الان بیا
00:30:35باشه بستم نگاه نمی کنم
00:30:38خب بازش کن
00:30:40من که کلیت ندارم
00:30:41اما فکر کنم در بزنیم خودشون در رو برامون باز میکنم هم؟
00:30:45تا را را باز میکنم هم؟
00:30:54یه دیگه چی کار میکنی؟
00:30:55موسیقی
00:31:25موسیقی
00:31:55موسیقی
00:32:25موسیقی
00:32:55موسیقی
00:32:57برش گردونین به همون ساعتی که به هتو بفتادم
00:32:59بله خانم الان میزنم تا نگاه کنیم
00:33:02این منیتوره
00:33:05دوبل شده در اسسیدیو جرم
00:33:13بفرمید اینم یلدیست
00:33:18حالا دیدی همسر عزیزت بی خبر است و کجاها میره
00:33:21حالی جون
00:33:25PYM JBZ
00:33:55PYM JBZ
00:34:25PYM JBZ
00:34:55PYM JBZ
00:35:25PYM JBZ
00:35:55PYM JBZ
00:36:25PYM JBZ
00:36:55PYM JBZ
00:37:24PYM JBZ
00:37:54PYM JBZ
00:38:24PYM JBZ
00:38:54PYM JBZ
00:39:24PYM JBZ
00:39:54PYM JBZ
00:40:24PYM JBZ
00:40:54PYM JBZ
00:41:24PYM JBZ
00:41:54PYM JBZ
00:42:24PYM JBZ
00:42:54PYM JBZ
00:43:24PYM JBZ
00:43:54PYM JBZ
00:44:24PYM JBZ
00:44:54PYM JBZ
00:45:24PYM JBZ
00:45:54PYM JBZ
00:46:24PYM JBZ
00:46:54PYM JBZ
00:47:24PYM JBZ
00:47:54PYM JBZ
00:48:24PYM JBZ
00:48:54PYM JBZ
00:49:24PYM JBZ
00:49:54PYM JBZ
00:50:24PYM JBZ
00:50:54PYM JBZ
00:51:24PYM JBZ
00:51:54PYM JBZ
00:52:24PYM JBZ
00:52:54PYM JBZ
00:53:24PYM JBZ
00:53:54PYM JBZ
00:54:24PYM JBZ
00:54:54PYM JBZ
00:55:24PYM JBZ
00:55:54PYM JBZ
00:56:24PYM JBZ
00:56:54PYM JBZ
00:57:24PYM JBZ
00:57:54PYM JBZ
00:58:24PYM JBZ
00:58:54PYM JBZ
00:59:24PYM JBZ
00:59:54PYM JBZ
01:00:24PYM JBZ
01:00:54PYM JBZ
01:01:24PYM JBZ
01:01:54PYM JBZ
01:02:24PYM JBZ