Skip to playerSkip to main contentSkip to footer
  • 4/16/2025
خلاصه قسمت اول سریال دختر من:
با ناپدید شدن ناگهانی عمه‌اش، اویکو که تنها مانده است، متوجه می‌شود که پدرش که فکر می‌کرد مرده است، زنده است و برای یافتن او اقدام می‌کند.
دمیر که با ارتکاب کلاهبرداری سعی در زنده ماندن دارد، از داشتن فرزند بی خبر است.
آیا وقتی اویکو با دمیر روبرو می شود، می تواند او را به عنوان دخترش بپذیرد و او را در آغوش بگیرد؟
کاندان که در همان روز از دو خبر بد تکان می‌خورد، به خانه‌ای که سال‌ها پیش ترک کرده بود برمی‌گردد و با گذشته‌اش روبرو می‌شود که همیشه از آن دوری می‌کرد. در حالی که او زیر سنگینی رازی که سال ها با خود حمل می کند له می شود، اویکو زندگی او را نیز تغییر خواهد داد.

بازیکنان:
بوگرا گلسوی
لیلا لیدیا توغوتلو
برن گوکیلدیز
سرهات تئومان
تیپ مرجانی
سینم اونسال
سونا سلن

Category

📺
TV
Transcript
00:00خوش اومدی بابا جون
00:01خیلی ممنون دختر کلم
00:03بابا
00:07مدرجون خیلی از دستتون عصبانیه
00:11آره دخترم خیلی عصبانیه
00:13تو هم حسابی از مدرجون میترسیم بابا
00:18معلومه که میترسم بایدم میترسم
00:20دیدی چطوری سرزنشتون میکرد
00:23آها کجاش خنده دار بود
00:25خنده دار بود خب
00:26به نظر من که خنده دار
00:30بابا
00:31حالا جدی جدی
00:33مدرجون نمیخواد بذارم اون رو خانم
00:36معلومه با هم استفاش کنن
00:38نه جونم
00:40یعنی
00:41چرا نظره
00:44اون الان عصبانیه فرد نظر شوز میشه
00:46به نظرم میذاره
00:48به نظر من که حق با مدرجونه
00:50جده؟
00:51آره آره چون
00:53تصبر کن
00:55من بدون اجازه شما یه ها استفاش کنم
00:58چی؟
00:59بله؟
01:00تو چی گفتی؟
01:01گفتم که
01:02خودم شنیدم چی گفتی؟
01:03دیگه نشنبم از این حرفا بزنیه
01:05بار آخرت باشه
01:06اما بابا
01:06اما اگر نداره
01:07تو شوار نمی کنی
01:08تو باید مراقبه من باشی
01:10فهمیدی؟
01:10نخم ببینم
01:12دیگه نشنبم از این حرفا بزنیه
01:14بابا
01:19نه؟
01:19نه؟
01:20تو خالی جاندان عروسی میگیرین دیگه نه؟
01:24باز گفت عروسی
01:25دخترم
01:27ما که عروسی کردیم دیگه چند نفع باید عروسی کنیم؟
01:30نه منظورم اینیه
01:31پس چی؟
01:32جشن عروسی
01:33یعنی چی؟
01:37یعنی خالی جاندان نمیخواد
01:39لباس عروس بپوشه؟
01:41یه لباس عروس بلنده
01:42دنباله
01:43داره
01:44خوشگه
01:44نه
01:47نمیدونم
01:48به نظرت میخواد؟
01:51به نظرت من که
01:52آره اما باز تو فکرت بکن
01:55من رفتان بخورم
02:03اور
02:25اور بیداشو
02:27من خانجون باور کن
02:28میخواستم بهت بگم باور کن
02:29من مامانت این سمده میرم پاشوش
02:31بیداشو دیگه با تو هم اور
02:33اور
02:34اور
02:34منم پاشو
02:36توی داداشو مامانم بیدار نشده؟
02:40داداشو پاشو لباس تو به پوش بریم
02:42یه فکری به زنم رسیده
02:43بخوام مشکلتو حل کنم
02:45جدید داری میگی؟
02:46آره
02:46زود باش لباس تو به پوش بریم
02:48تو را برا تعریف میکنم
02:50داداشو تو این قضیه را حل کن
02:51خداش شاهده
02:52تا آخر آم نوکریتو میکنم
02:54خیلی خوب زبون نریز
02:55تا مادر جون بیدار نشده بزنیم میرون
02:57بودو
02:57خلی خوب باشه
02:57خوب
03:01پیشنادت همین بود؟
03:03اگه پیشناده بهتری داری
03:04بگو ما همیش نویم
03:05یعنی منظورت اینه که من برم
03:07به مامانم بگم
03:08امشب پدر خانمم اینا میخوام
03:09بیا خونه ما
03:10به پدر خانمم هم بگم
03:11که مامانم امشب دعوتتو کرده
03:13تشیف بیاری منزل ما آره؟
03:14دقیقا همینطوره
03:16یعنی تو میگی مامانم و پدر خانمم هم
03:18گول بزنم؟
03:19کی گفت گولشون بزنی؟
03:20چرا نگو بابا؟
03:22خودت که میدونی
03:23اینا به هیچ سراتی مستقیم نیستن
03:25ما مجبوریم این کار کنیم
03:26که از خرش شیطون بیان پایین
03:27راست میگی؟
03:29به نظرت میشه؟
03:31بله که میشه
03:32چرا که نشه
03:33فکر کن
03:33مدرجون اگه عروسشو ببینه
03:35دلش برحمید و رضایت میده
03:36این قضیه هم تموم میشه
03:37میره پی کارش
03:38راست میگی به خدا
03:40مامانم هم سوگی خیلی بزنیده
03:41خوبه داداش
03:43خوبه
03:43فکر خیلی خوبیه
03:44دمت کرده
03:44بله سبک سنگین که کردی
03:45فهمیدی فکر خوبیه
03:47خوبه خوبه
03:47آره دمت گرم داداش
03:49خوب
03:49حالا
03:50چی کار کنی؟
03:52من میگم بریم
03:52همیجه چیزی بخوریم
03:54صبحونم نخوردیم
03:54بعدش بریم سر کار
03:56نظرتش
03:56آه نه داداش
03:57تو برو بخور
03:57من یکم کار دارم
03:59باید برم
03:59چه کاری داداش من؟
04:00بعدم برای تعریف میکنم
04:11اما فکرش محشر بود
04:17راست میگه
04:18مامانم صفگی رو خیلی دوست داره
04:19حتما رضیت میده
04:20آف فرینده داشت
04:21دمت گرم یه دونه این
04:22خوبه خوبه
04:23این مشکل هم حل شد
04:24رسیدیم همینجاست
04:41البته یه رنگ و روغنی
04:46احتیاج داره
04:47برحال خونش
04:47خودمون میتونیم رنگش کنیم
04:49قیمتش هم که مناسبه
04:50آره دیگه
04:52خونه که قدیمی باشه
04:54صافخونهش هم کتا میبود
05:05اگه بپسندی دمیر
05:07ما هم کمکت میکنیم
05:08آره من که پسندیدم
05:21میخوامش
05:21عالیه مبارکه
05:23پس من پول پیش رو بدم دیگه
05:24حالا چه عجله یه دونیم
05:26چه میدونم آخه نمیخوام
05:27کسی دیگه یه جارش کنه
05:28باشه پس سب کن
05:29بذارم به صافخونه
05:31زنیم بذنم بیاد بانگا
05:32همون جمع قردت
05:33بمنیم کلی خونتم تحویلت بده
05:34آه باشه پس این طریقه بهتر
05:36فکره خوبی هم منم با نظر دمیر موافق هم
05:51جدی میگه
05:52یعنی درسته اینجوری به مادرت دروخ میگه
05:53اما دیگه چاره ای نیست
05:54مجبوری
05:55آره دیگه
05:56زعی میزنم به مامانم میگم
05:57آقا حسین ها میخوان امشب بیان خونه ما
06:00به اونا هم زعی میزنم
06:01میگم مامانم امشب برای شام دوتتون کرده
06:03چاره ای نیست داشت
06:04برحال دیرگستود اینا با هم فامیل میشن
06:06آقا
06:06آره دیگه
06:07میبینی تو رو خدا
06:09قبل از این که من از خواب بیدارشم فلنگو بستم
06:13بابا مینا خیلی از تو میترسن مادر جان
06:17بایدم بترسن
06:18اما او رو دیشب خیلی ناراحت شد
06:20بعد از این که شما رفتی به خوابی
06:22همینجوری نشسته بود یه گوشه که اف کرد
06:24همیشه باید زودتر از اینا فکر اینجا آشو میکرد
06:26میگم مادر جان شما دیشب خیلی قاطعان حرف زدی
06:30البته میدونم عصبانی بودی
06:31اما او رو سبگی واقعا خیلی همدگر رو دوست دارن
06:34آره رست میگه
06:36دیدی خودش سریزد
06:41الو
06:44چیه چی کار داری؟
06:46مامان جون حالت خوبه؟
06:49چی شده او؟ کارتو بگو
06:51هاش خونم جون
06:52کامیسر حسن یعنی آقا حسن
06:54یعنی همون بابای سبگی دیگه
06:56بابای سبگی که میشنسی الان به هم زنگ زد
06:59خوب
06:59خوب این که گفتش امشب میخوایم
07:03شام بیاییم خونه شما از نزدیک با مادر جونت آشنا بشیم
07:08چه اینجور؟
07:10آره بله یعنی
07:12آره دیگه گفتش که قبلن افتخار آشنایی با شما را نداشتیم
07:15میخواییم با هاتون بیاییم آشنا بشیم
07:21با هم آشنا بشیم همین که خوش بگذرونیم و خلاصه اقتلاعات کنیم
07:24بابا حسن همین ها را خودش گفت
07:26باشه
07:28پس بگو برگه شام تشریف بیاره
07:30چشم چشم مامانجون چشم
07:34باشه میبوسمت فلن خدافزم
07:35قبول کرد دو دوش
07:37خوبه خوبه
07:38حالا به پدر خانم زنگ زنگ
07:39خدایی ناومیدی تو
07:43مده حسین ام اول چی میگفت؟
07:46گفت آقا حسین و سفگی امشب میخوان تشریفی هرن اینجا
07:49واقعا؟
07:51واقعا خیلی خوشحال شدم
07:52آقا حسین گفته
07:55تا رضایت مفید خانمون جلب نکنیم
07:57این وصله سر نمیگیره
07:59خیلی اصرار کردن
08:02چاره چیه؟
08:05منم قبول کردم
08:07خوب زشت آدم بگیر نیایید خونه ایمان
08:10آه حالا خیالم راحت شد
08:12کار خوبی کردیم آدر جون
08:13حالا همشب همیگی دور هم جمع میشیم
08:15با خیال راحت حرف میزنیم
08:17تو فقط خودتو نراحت نکن باشیم
08:19جاندان
08:20خب اما یه آلم کار داریم
08:22حالا باید خونه رو تمیز کنیم
08:25و غذا بپذیم
08:26باشه خب ما هم کمکتون میکنیم
08:28آره منم کمک میکنم
08:30باشه پس دست به جون بونید
08:33که یه آلم کار داریم
08:35امامانم گفتش که آقا حسین
08:38هرچی دلشون میخواد عمر کنن
08:39من با دسته خودم براشون آماده میکنم
08:41کشش نده
08:43باشه باشه
08:45چشم بابا جون چشم
08:46پس شب منتظرتون هستین کشیف بیارین
08:48قربون شما فلن خداحافظ
08:50حال داداش
08:51حال چشت عزیزم
08:53آقا فقط دعا کنی این قضیه به خیر خوشی تموم بشه
08:55قول میدم تو عروسی با هم دیگه غیر بدیم
08:57من غیر دادم بلد نیستم
08:58آقایون خیر باشه میبینم که شنگولی
09:05داداش نقشت عملی شد
09:06جدی میگی چی کار کردی
09:08همون کاری که تو گفتی و انجام دادم
09:10همه چی امشب حله
09:11دمتگم دمتگم داداش
09:12آقا ببینم تو کجا بودی
09:14یهو گفتی کار دارم گذاشتی رفتی
09:16کجا رفتی
09:17ببینم شما دوتا چرا با هم نایمدی
09:19من چه میدونم این گفت کار دارم
09:21یهو فلنگو بس رفت
09:22چی کار داشتی به سر
09:23داداش مبارک باشه
09:31داداش مبارک باشه
09:33اما خب پولش رو از کجا آوردی
09:35پولش چی شد
09:36دیروز که رفتم پیش امو امر
09:38برای تشکر به این پول داد
09:39آقایون خیر باشه
09:42خبری جمعه
09:42رئیس الان داشتی میرفتیم ببخشید
09:45بایسید بایسی
09:45حالا چه عجالهی
09:46امروز خونه اجاره کردم
09:48داشتم اونو میگفتم
09:49که این تو تبریک میگم
09:50ممنون رئیس
09:51پس بذاری یه خبرم من مید بدم
09:53چی شده؟
09:57خورک شماسی که دیروز اومده بود
09:59نظرشو نبشته
10:00بگیر بخون
10:00آخرشو بخونی کافیه
10:03حلاقه بر چشیدن منزه های متفاوت و بی نظیر
10:10پذیرایی سمیمانه و بی نظیری هم تجربه کردم
10:13این روزها پیده کردن گارسانی که انقدر به کار خودش واقف باشه
10:18و پیشنادات شگفت انگیز بده
10:19واقعا سخته
10:20هم از مذایی قضاها و هم از نحوه پذیرایی و استقال در این رستوران بسیار راضی هم
10:25شما هم بریدن این رستوران قضاهای دلخوای خودتون رو نوشه جان کنید
10:28وای وای وای وای وای
10:30داداش داداش چه کردی؟ دلارو دیوونه کردی؟
10:33از صبح تا حالا پنج تا رزروسیان داشتیم
10:35همه دارم به همون زنگتون
10:37راستیده میگه
10:39گارسان عرشد من استفاده هد
10:42بویاد جایی دیگه ایشون رو بکار کرده
10:44خلاصه از این به بعد گارسان عرشد منطوری
10:46موافق باشه بسیار
10:47دوپل شده در استودیو هوب سیتی
10:49آقا
10:50این کچل الان چی گفت؟
10:53منم نفهمیدم
10:55جمال چی گفت؟
10:57من فهمیدم داداش
10:59من فهمیدم بذار بگم شما هم روشن شد
11:01یک
11:01ترفی گرفتی گارسان عرشد شدی
11:04دو
11:05خونه پیدا کردی
11:06یعنی همه چی درست میشه دیگه
11:07اما ننک ما عادت نداریم کارمون خوب پیش برن
11:10من واسه همین کپ کردیم
11:11باورم نمیشه
11:12باور کن بسر خوب دیگه رئیس رم
11:14شما باید سر کارمون بداییم

Recommended