سریال گودال قسمت 299
241 بازدید
Meshki Media
تاریخ انتشار 24 مارس 2021
سریال گودال قسمت 299 دوبله فارسی
لینک کانال تلگرامی مشکی:
https://t.me/meshkimedia
آدرس کانال مشکی ترکی
https://www.youtube.com/channel/UCmu9...
آدرس کانال مشکی ترکیدو
https://www.youtube.com/channel/UC-Bs...
داستان قسمت آخر سریال دکتر معجزهگر، فصل اول. نازلی و علی به هم نزدیک میشوند؟ عادل میرود؟
https://youtu.be/TXkOxCPDdOE
داستان قسمت آخر روزگارانی در چوکوروا، فصل دوم. زلیخا و ایلماز به هم میرسند؟ مژگان زلیخا را میکشد؟
https://youtu.be/kcBp2BUALz0
داستان قسمت آخر سریال گودال، فصل سوم. راز یاماچ لو میرود؟ وارتلو فدا میشود؟
https://youtu.be/xszDBYpVIXk
داستان قسمت آخر سریال زن، فصل سوم. بهار و عارف عروسی میکنند؟ عاقبت شیرین چه میشود؟
https://youtu.be/PABScOevTfU
داستان قسمت آخر سریال تردید، فصل دوم. چه بلایی سر ریحان میآید؟ راز بزرگ عزیزه چیست؟ پدر میران کیست؟
https://youtu.be/canJbyG5KkQ
چنگیز به همراه افرادش یاماچ را به قبرستان گودال و نزدیک قبر خانواده ی کوچوالی می برد و دستور تخریب قبر ادریس را می دهد. یاماچ گریه می کند و فحش می دهد اما وقتی می بیند که آدمهای چنگیز بمب ها را روی مزار خانواده اش کار می گذارند، تسلیم می شود. از طرفی وارتولو هم از راه می رسد و خودش را سپر مزار مادرش می کند و اجازه ی آسیب رسیدن به آن را نمی دهد. یاماچ که قبول کرده از این به بعد برای چنگیز اردنت کار کند سوار ماشین او می شود و در همین موقع جومالی و جوانان دور و برش دوان دوان و اسلحه به دست به قبرستان می رسند. چنگیز یاماچ را با خود می برد و اهالی گودال که خیال می کنند چنگیز از ترس جومالی پا به فرار گذاشته شعار " گودال خونمون، جومالی بابامون" سر می دهند و جومالی با احساس غرور و افتخار از کوچه های محله عبور می کند و وقتی به قهوه خانه می رسد، همه ی مردم برای دستبوسی او می آیند و به این ترتیب او بابای گودال می شود.
از طرفی یاماچ کت و شلوار مخصوص افراد اردنت ها را به تن می کند و چنگیز به عنوان اولین ماموریت تا نیمه شب به او وقت می دهد که پسرش آریک را نجات دهد. همان شب یاماچ با وارتولو دیدار می کند و وارتولو وقتی خبر کار کردن یاماچ برای چنگیز را می شنود عصبی می شود و با داد و بیداد او را سرزنش می کند. یاماچ هم صدایش را بالا می برد و فریاد می زند:« خودمو به طرف فروختم. برای اینکه اتفاقی برای گودال نیفته خودمو فروختم و فدا کردم.» وارتولو که بخاطر فداکاری یاماچ متاثر شده تصمیم می گیرد برای نجات دادن آریک به او کمک کند. آنها به کمک اطلاعاتی که از سرن گرفته اند گاراژی که آریک در آن زندانی شده را پیدا می کنند. وارتولو و یاماچ برای نجات دادن آریک کم نمی گذارند و دو نفری بسیاری از نگهبانهای ندیم را می کشند اما وقتی به ماشین آریک می رسند، جرثقیل ماشین بالایی را رها می کند و ماشین آریک در چشم به هم زدنی پرس می شود. یاماچ با ناامیدی به دفتر کار چنگیز می رود و این خبر بد را به او می دهد اما اثری از ناراحتی در چهره ی چنگیز دیده نمی شود. در همین موقع آریک داخل می شود. او که با زیرکی قبل از پرس شدن ماشین از گاراژ فرار کرده نگاه تحقیرآمیزی به یاماچ می اندازد و به پدرش می گوید که یاماچ را در کنارش نمی خواهد اما چنگیز مخالفت می کند. آریک می گوید کسی که او را گروگان گرفته بوده مدیر امنیت چنگیز یعنی فهمی بوده است. چنگیز حل کردن این موضوع را هم به یاماچ می سپارد و باعث عصبانیت آریک می شود. آ
Category
📺
TV