سریال سیب ممنوعه قسمت 291 دوبله فارسی
آدرس کانال مشکی ترکی
https://www.youtube.com/channel/UCmu9...
لینک کانال تلگرامی مشکی:
https://t.me/meshkimedia
داستان قسمت آخر روزگارانی در چوکوروا، فصل دوم. زلیخا و ایلماز به هم میرسند؟ مژگان زلیخا را میکشد؟
https://youtu.be/kcBp2BUALz0
داستان قسمت آخر سریال گودال، فصل سوم. راز یاماچ لو میرود؟ وارتلو فدا میشود؟
https://youtu.be/xszDBYpVIXk
داستان قسمت آخر سریال زن، فصل سوم. بهار و عارف عروسی میکنند؟ عاقبت شیرین چه میشود؟
https://youtu.be/PABScOevTfU
داستان قسمت آخر سریال تردید، فصل دوم. چه بلایی سر ریحان میآید؟ راز بزرگ عزیزه چیست؟ پدر میران کیست؟
https://youtu.be/canJbyG5KkQ
در خانه چاتای، جانسو میخواهد به اتاق هالیت جان برود تا او را ببیند. چاتای جلوی او را میگیرد و به او هشدار میدهد که انقدر به خانه آنها رفت و آمد نکند. همان لحظه ییلدیز سر می رسد و کنجکاو بحث آنها می شود. جانسو میگوید که چاتای به خاطر خواب بودن هالیت جان نمیخواهد او به اتاقش برود و به فکر بچه است. چاتای پایین می رود و ییلدیز و جانسو نیز با هم مشغول صحبت می شوند.
در خانه حسن علی، او به کمک محمود جنازه شاهیکا را لای میپیچند. محمود جنازه را داخل ماشین میگذارد و بیرون شهر می برد تا داخل رودخانه بیندازد. حسن علی با استرس در خانه نشسته و منتظر آمدن اندر است. وقتی اندر به آنجا می رود سراغ شاهیکا را میگیرد. حسن علی میگوید که او به آنجا نیامده و خبری ندارد.
بعد از رفتن اندر، حسنعلی و محمود به اتاق کار می روند تا در مورد این قضیه صحبت کنند. سدایی بیرون اتاق می ایستد تا جانسو حرفهای آنها را نشنود. جانسو کنجکاو است که آنها در چه موردی صحبت میکنند، اما موفق نمی شود که چیزی بفهمد. سدایی نیز او را از اتاق دور میکند.
در خانه اندر و جانر نگران شاهیکا هستند که چرا ناپدید شده است.
فریده در خانه با ییلدیز به خاطر اینکه در مورد ماجرای آن زن با حسن علی در آنکارا با بقیه صحبت کرده و این خبر پخش شده است بحث میکند. ییلدیز میگوید که او چنین حرفی نزده است. سپس به اتاقش می رود.
جانر و اندر همچنان دنبال شاهیکا میگردند. اندر با کایا نیز تماس میگیرد اما او هم از شاهیکا خبری ندارد. حیاتی به خانه اندر آمده و از گم شدن شاهیکا با خبر می شود و نگران اوست. اندر با جانسو تماس میگیرد و او را تهدید میکند که اگر او و حسن علی در مورد ناپدید شدن شاهیکا همدست باشند او را نابود میکند. جانسو میگوید که او کاری نکرده و واقعا شاهیکا را ندیده است.
فریده به خانه حسن علی می رود تا در مورد ماجرای رابطه او با آن زن در آنکارا و خبرچینی ییلدیز به او خبر بدهد و گلایه کند. او در خانه حسن علی روی زمین گردنبند شاهیکا را پیدا میکند و متعجب می شود که چه کسی به آنجا آمده است. سپس گردنبند را برداشته سریع پشت مبل میگذارد.
ییلدیز تصمیم میگیرد برای شام حسن علی را دعوت کند تا خانواده دور هم باشند. او با چاتای تماس میگیرد و این موضوع را میگوید. چاتای از او میخواهد که جانسو را دعوت نکند زیرا او عضو خانواده نیست و دلیلی ندارد همیشه همراه آنها باشد. ییلدیز که نمیداند چگونه جانسو را دست به سر کند، از امیر کمک میخواهد. او امیر را دعوت کرده و از او میخواهد که شب با هم به همراه جانسو برنامه شام در رستوران بگذارند و سپس او و چاتای آمدنشان را لغو کنند و امیر و جانسو با هم باشند.
اندر به خانه حسن علی می رود و به او میگوید که مطمئن است شاهیکا آخرین بار به آنجا آمده و او خبر دارد که شاهی
آدرس کانال مشکی ترکی
https://www.youtube.com/channel/UCmu9...
لینک کانال تلگرامی مشکی:
https://t.me/meshkimedia
داستان قسمت آخر روزگارانی در چوکوروا، فصل دوم. زلیخا و ایلماز به هم میرسند؟ مژگان زلیخا را میکشد؟
https://youtu.be/kcBp2BUALz0
داستان قسمت آخر سریال گودال، فصل سوم. راز یاماچ لو میرود؟ وارتلو فدا میشود؟
https://youtu.be/xszDBYpVIXk
داستان قسمت آخر سریال زن، فصل سوم. بهار و عارف عروسی میکنند؟ عاقبت شیرین چه میشود؟
https://youtu.be/PABScOevTfU
داستان قسمت آخر سریال تردید، فصل دوم. چه بلایی سر ریحان میآید؟ راز بزرگ عزیزه چیست؟ پدر میران کیست؟
https://youtu.be/canJbyG5KkQ
در خانه چاتای، جانسو میخواهد به اتاق هالیت جان برود تا او را ببیند. چاتای جلوی او را میگیرد و به او هشدار میدهد که انقدر به خانه آنها رفت و آمد نکند. همان لحظه ییلدیز سر می رسد و کنجکاو بحث آنها می شود. جانسو میگوید که چاتای به خاطر خواب بودن هالیت جان نمیخواهد او به اتاقش برود و به فکر بچه است. چاتای پایین می رود و ییلدیز و جانسو نیز با هم مشغول صحبت می شوند.
در خانه حسن علی، او به کمک محمود جنازه شاهیکا را لای میپیچند. محمود جنازه را داخل ماشین میگذارد و بیرون شهر می برد تا داخل رودخانه بیندازد. حسن علی با استرس در خانه نشسته و منتظر آمدن اندر است. وقتی اندر به آنجا می رود سراغ شاهیکا را میگیرد. حسن علی میگوید که او به آنجا نیامده و خبری ندارد.
بعد از رفتن اندر، حسنعلی و محمود به اتاق کار می روند تا در مورد این قضیه صحبت کنند. سدایی بیرون اتاق می ایستد تا جانسو حرفهای آنها را نشنود. جانسو کنجکاو است که آنها در چه موردی صحبت میکنند، اما موفق نمی شود که چیزی بفهمد. سدایی نیز او را از اتاق دور میکند.
در خانه اندر و جانر نگران شاهیکا هستند که چرا ناپدید شده است.
فریده در خانه با ییلدیز به خاطر اینکه در مورد ماجرای آن زن با حسن علی در آنکارا با بقیه صحبت کرده و این خبر پخش شده است بحث میکند. ییلدیز میگوید که او چنین حرفی نزده است. سپس به اتاقش می رود.
جانر و اندر همچنان دنبال شاهیکا میگردند. اندر با کایا نیز تماس میگیرد اما او هم از شاهیکا خبری ندارد. حیاتی به خانه اندر آمده و از گم شدن شاهیکا با خبر می شود و نگران اوست. اندر با جانسو تماس میگیرد و او را تهدید میکند که اگر او و حسن علی در مورد ناپدید شدن شاهیکا همدست باشند او را نابود میکند. جانسو میگوید که او کاری نکرده و واقعا شاهیکا را ندیده است.
فریده به خانه حسن علی می رود تا در مورد ماجرای رابطه او با آن زن در آنکارا و خبرچینی ییلدیز به او خبر بدهد و گلایه کند. او در خانه حسن علی روی زمین گردنبند شاهیکا را پیدا میکند و متعجب می شود که چه کسی به آنجا آمده است. سپس گردنبند را برداشته سریع پشت مبل میگذارد.
ییلدیز تصمیم میگیرد برای شام حسن علی را دعوت کند تا خانواده دور هم باشند. او با چاتای تماس میگیرد و این موضوع را میگوید. چاتای از او میخواهد که جانسو را دعوت نکند زیرا او عضو خانواده نیست و دلیلی ندارد همیشه همراه آنها باشد. ییلدیز که نمیداند چگونه جانسو را دست به سر کند، از امیر کمک میخواهد. او امیر را دعوت کرده و از او میخواهد که شب با هم به همراه جانسو برنامه شام در رستوران بگذارند و سپس او و چاتای آمدنشان را لغو کنند و امیر و جانسو با هم باشند.
اندر به خانه حسن علی می رود و به او میگوید که مطمئن است شاهیکا آخرین بار به آنجا آمده و او خبر دارد که شاهی
Category
📺
TV